صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۷ - فراز ۱۳
ثُمَّ لَمْ تَسُمْهُ الْقِصَاصَ فِيما أَكَلَ مِنْ رِزْقِكَ الَّذِي يَقْوَى بِهِ عَلَى طَاعَتِكَ، وَ لَمْ تَحْمِلْهُ عَلَى الْمُنَاقَشَاتِ فِي الْآلَاتِ الَّتِي تَسَبَّبَ بِاسْتِعْمَالِهَا إِلَى مَغْفِرَتِكَ، وَ لَوْ فَعَلْتَ ذَلِكَ بِهِ لَذَهَبَ بِجَمِيعِ مَا كَدَحَ لَهُ وَ جُمْلَةِ مَا سَعَى فِيهِ جَزَاءً لِلصُّغْرَى مِنْ أَيَادِيكَ وَ مِنَنِكَ، وَ لَبَقِيَ رَهِيناً بَيْنَ يَدَيْكَ بِسَائِرِ نِعَمِكَ، فَمَتَى كَانَ يَسْتَحِقُّ شَيْئاً مِنْ ثَوَابِكَ؟ لَا مَتَى؟
سپس از او در آنچه از روزى تو خورده که به وسیله ى آن بر طاعت و فرمانبریت توانائى یافته عوض نخواسته اى، و او را در آلات و ابزار (قواى ظاهرى و باطنى و آنچه متعلق به پیکر انسان است) که به کار بردن آنها را وسیله ى رسیدن به آمرزش تو قرار داده سختگیرى ننموده اى، و اگر با او چنین رفتار مى نمودى آنچه (عبادت و بندگى که) براى آن رنج کشیده و آنچه در آن کوشش نموده در برابر کوچکترین احسانها و نعمتهایت از دست رفته بود، و در نزد تو براى باقى نعمتهایت در گرو مى بود (و چیزى نداشت که در برابر آنها بدهد تا از گرو رهائى یابد) پس (چون چنین است) کى چیزى از پاداش تو را سزاوار مىباشد؟! نه (سزاوار نمىباشد)! کى (سزاوار مىباشد)؟!.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۹ - فراز ۹
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِنَفْسِي عَلَى ظُلْمِهَا نَفْسِي، وَ وَكِّلْ رَحْمَتَكَ بِاحْتَِمالِ إِصْرِي، فَكَمْ قَدْ لَحِقَتْ رَحْمَتُكَ بِالْمُسِيئِينَ، وَ كَمْ قَدْ شَمِلَ عَفْوُكَ الظَّالِمِينَ.
پس بر محمد و آل او درود فرست، و نفس مرا با اینکه به خود ستم کرده ببخش، و رحمتت را به برداشتن بار گرانم بگمار (براى آمرزش گناهانم مرا مشمول رحمت خود گردان) زیرا چه بسا رحمت تو به بدکاران رسیده و چه بسا عفو تو ستمکاران را فراگرفته.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۶ - فراز ۱۷
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْفَظْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِينَا، وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَيْمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِيعِ نَوَاحِينَا حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِيَتِكَ، هَادِياً إِلَى طَاعَتِكَ، مُسْتَعْمِلًا لِمحَبَّتِكَ.
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و ما را از (دامهاى شیطان و از هر پیشامدى در) پیش رو و پشت سر و از اطراف راست و چپ و از همه ى جوانبمان نگهدارى کن، نگهدارى که از نافرمانى تو نگهدارنده و به طاعت و بندگى تو راهنما و براى دوستى به تو بکار برده شود.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۱ - فراز ۹
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ ثَنَائِي عَلَيْكَ، وَ مَدْحِي إِيَّاكَ، وَ حَمْدِي لَكَ فِي كُلِّ حَالَاتِي، حَتَّى لَا أَفْرَحَ بِمَا آتَيْتَنِي مِنَ الدُّنْيَا، وَ لَا أَحْزَنَ عَلَى مَا مَنَعْتَنِي فِيهَا، وَ أَشْعِرْ قَلْبِي تَقْوَاكَ، وَ اسْتَعْمِلْ بَدَنِي فِيما تَقْبَلُهُ مِنِّي، وَ اشْغَلْ بِطَاعَتِكَ نَفْسِي عَنْ كُلِّ مَا يَرِدُ عَلَيَّ حَتَّى لَا أُحِبَّ شَيْئاً مِنْ سُخْطِكَ، وَ لَا أَسْخَطَ شَيْئاً مِنْ رِضَاكَ.
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا در هر حال به ستایش و نیایش و سپاسگزاریت برگمار تا به آنچه از دنیا به من داده اى (زن، فرزند، دارائى، مقام و جاه و مانند آنها) شاد نگردم، و به آنچه مرا از آن بازداشته اى (عطا نفرموده اى) اندوهگین نشوم، و شعار دلم را به پرهیزکارى از خود بنما (تقوى و ترس از خود را روش من گردان) و بدنم را در آنچه از من مى پذیرى (طاعت و بندگى) بکار دار، و مرا از هر چه به من رو آورد (نیک و بد دنیا) به طاعت و بندگیت وادار تا چیزى را که تو به خشم مى آئى دوست نداشته و از چیزى که رضا و خشنودى تو است به خشم نیایم (که رضاى به قضاء و آنچه خدا مقدر فرموده آنست که بنده دوست بدارد آنچه خدا دوست مى دارد، و به خشم بیاید از آنچه خدا به خشم مى آید، از انس ابن مالک روایت شده که گفت: ده سال نوکرى پیغمبر صلى الله علیه و آله نمودم، چیزى که انجام دادم نفرمود: چرا انجام دادى؟ و چیزى که بجا نیاوردم نفرمود: چرا بجا نیاوردى؟ و چیزى که بود نفرمود: کاش نبود، و چیزى که نبود نفرمود: کاش بود، و مى فرمود: اگر مقدر بود مى بود).
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۴ - فراز ۳
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيما تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْءٍ عَلَّمْتَنِيهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيما أَلْهَمْتَنِيهِ.
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و دانستن آنچه درباره ى ایشان بر من واجب است به من الهام نما و در دلم انداز، و آموختن همه ى آن واجبات را بى کم و کاست برایم فراهم آور، سپس مرا به آنچه که به من الهام مى نمائى وادار، و براى انجام در آنچه به دانستن آن بینایم مى سازى توفیقم ده، تا بجا آوردن چیزى از آنچه مرا به آن دانا گردانیده اى از من فوت نگردد، و اندامم از خدمت در آنچه به من الهام نموده اى سنگین نشود (سست نگشته بازنماند، چون حقوق پدر و مادر در زندگى و پس از مرگشان بر فرزند بیش از آنست که انسان آن را دریابد از این رو امام علیه السلام از خداوند سبحان درخواست مى نماید که آنها را به او الهام فرماید و به انجام آن موفق سازد، ابى ولاد حناط گفته: از حضرت صادق علیه السلام از قول خداى عزوجل و بالوالدین احسانا «و به پدر و مادر نیکوئى نمائید» پرسیدم: این احسان و نیکوئى چیست؟ فرمود: احسان آنست که با آنها خوشرفتارى نمائى، و اگر چیزى از تو خواستند هر چند بى نیاز باشند آنها را نرنجانى، آیا خداوند عزوجل نمى فرماید «س 3 ى 92(: لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون «هرگز نیکى را درنیابید تا آنکه از آنچه دوست مى دارید انفاق کنید» پس از آن حضرت صادق علیه السلام فرمود: و اما قول خداى عزوجل: اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لاتنهرهما «و چنانکه یکى از آنها یا هر دو نزد تو پیر و سالخورده گردند (اُف : سخنى که به تنگ آمده باشى به ایشان مگو، و بانگ بر آنها مزن») اگر تو را نگران ساختند به آنها اُف مگو، و اگر تو را کتک زدند بانگ بر آنان مزن، و قل لهما قولا کریما «و با ایشان نیکو سخن گو» فرمود: اگر تو را کتک زدند به ایشان بگو: خدا شما را بیامرزد، که سخن نیکوى تو باشد، و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه «و از روى مهربانى با ایشان فروتنى نما» فرمود: چشمت را از نگاه کردن به آنها جز به مهربانى و نرمى پر مکن و صدایت را بر صداى آنها بلند مگردان و نه دستت را بر دست آنها و بر ایشان پیشى مگیر، و از آن حضرت علیه السلام روایت شده: مردى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و گفت: من در جهاد رغبت داشته خواهان آن هستم، پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: در راه خدا جهاد کن که اگر کشته شوى نزد خدا زنده بوده و روزى داده مىشوى، و اگر مردى پاداش تو بر خدا است، و اگر برگشتى از گناهان برگشته اى چنانکه به دنیا آمده اى، آن مرد گفت: یا رسول الله من پدر و مادر سالخورده دارم که با من انس داشته نمى خواهند به جهاد روم، رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: با ایشان باش قسم به آنکه جان من به دست او است همدمى پدر و مادر به تو روز و شبى بهتر از یکسال جهاد است. این اخبار دلالت دارد به اینکه بیشتر حقوق پدر و مادر و نیکى به آنها را جز خدا و آنکه خدا به او آموخته نمى داند)