ابن اَبی جُمْهور، محمّد بن زینالدّین علی بن ابراهیم بن حسن ابن ابراهیم بن ابی جمهور اَحْسائی یالحَصْاوی (زنده در۹۰۴ق/۱۴۹۹م)، فقیه، محدّث و متکلمِ صوفی مشربِ شیعی امامی.
زندگینامه
تولد
تاریخ ولادت ابن ابی الجمهور احسائی به درستی معلوم نیست. الشّیبی با استناد به صورت مجلس مناظره احسائی با متکلم سنّی، تولد او را به طور قطع ۸۳۸ق/ ۱۴۳۵م دانسته است. [۱]
آنچه از منابع معتبر موجود بر میآید، این است که ابن ابی جمهور در نیمه اول قرن ۹ق/۱۵م در شهر لحصا یا احساء بحرین، در خانوادهای از اهل علم و تقوا به دنیا آمده است.
پدر
پدرش شیخ زینالدیّن علی و جدّش شیخ ابراهیم از علما به شمار میرفتند. [۲]
سفر به نجف
وی ابتدا نزِد فضلای احساء علوم متداول را فر اگرفت و از محضر پدر خود بهرهها برد، سپس به عراق سفر کرد و در نجف به حلقه شاگردان شیخ شرفالدین حسن بن عبدالکریم فتّال پیوست [۳] و از او اجازه روایت گرفت. [۴][۵]
سفر به مکه
در ۸۷۷ق/۱۴۷۲م از طریق شام عازم زیارت کعبه گردید.
ضمن این صفر در «کَرَک نوح» - از نواحی جبل عامل و از مراکز معروف شیعهنشین [۶] - محضر درس شیخ علی بن هلال جزایری، از شاگردان ابوالعباس احمد بن فهد حلّی، را دریافت و یک ماه نزد وی ماند و از برکات انفاس او بهرهمند گردید [۷] و اجازه روایت گرفت. [۸][۹]
سفر به مشهد
پس از این سفر به احساء بازگشت و چندی بعد به قصد زیارت عتبات رهسپار عراق شد و از آنجا برای زیارت مشهد رضا (ع) عازم طوس گردید.
در این سفر رساله زاد المسافرین فی اصول الدّین را تألیف کرد که بعدها به درخواست سید محسن بن محمد رضوی قمی - از بزرگان و معاریف مشهد - شرحی به نام کشف البراهین بر آن نوشت. [۱۰]
ابن ابی جمهور بقیه عمر خود را در خراسان گذرانید و همواره میان طوس و شهرهای دیگر در سیر و سفر بود.
او پس از پانزده سال مجاورت حرم امام رضا - علیهالسلام - ، در سال ۸۹۳ ق، برای دومین بار به سوی خانه خدا شتافت.
در راه بازگشت از حج نیز نزدیک به دو سال در جوار مرقد مولا امیرالمؤمنین - علیهالسلام - بود و در اواخر سال ۸۹۵ ق عازم مشهد الرضا - علیهالسلام - گشت و تا پایان عمر شریف خود در آنجا باقی ماند.
مناظرات
در طوس علاوه بر تدریس و تألیف، با علمای اهل سنّت در اثبات حقّانیت مذهب تشیّع و خلافت علی (ع) مناظراتی داشته است.
مهمترین این مناظرات، مناظره با فاضل هروی است که در ۸۷۸ق در خانه سید محسن رضوی انجام گرفته و فاضل هروی را مجاب کرده است. [۱۱]
گرچه در متن مناظرات درباره فاضل هروی توضیحی داده نشده است، ولی گمان میرود که مقصود از این شخص، شیخ الاسلام احمد بن یحیی بن سعدالدین تفتازانی باشد که «مدت سی سال سمت قضاوت هرات را داشت و در ۹۱۶ق/۱۵۱۰م با جمعی از علمای هرات به دستور شاه اسماعیل صفوی کشته شد». [۱۲]
وفات
سال دقیق وفات ابن ابی جمهور روشن نیست، امّا از قراین چنین بر میآید که شیخ تا ذیقعده سال ۹۰۴/ ژوئن ۱۴۹۹ زنده بوده است، زیرا در این تاریخ به درخواست دوستان و شاگردان خود شرحی به نام مُعین الفکر بر کتاب باب حادی عشر نوشته است. [۱۳]
ابن ابی جمهور با فقیه معروف، محقق ثانی علی بن عبدالعال کَرَکی (د۹۴۰ق/۱۵۳۳م) معاصر بود. [۱۴]
اساتید
ابن ابی جمهور از محضر اساتید بزرگی بهرهمند شد که به اسامی چند تن از آن بزرگواران اشاره میشود:
شیخ زینالدین علی احسائی (پدر بزرگوارش)؛ سید شمسالدین محمد موسوی احسائی؛ شیخ حسن بن عبدالکریم فتال؛ شیخ علی بن هلال جزائری.
آثار
عوالی الّلالی العزیزیّة
عوالی الّلالی العزیزیّة فی الاحادیث الدّینیّة، یا عوالی الّلالی الحدیثیّة علی مذهب الامامیّة، کتابی است جامع اخبار و روایات شیعه، در یک مقدمه و دو باب و یک خاتمه.
مقدمه ۱۰ فصل دارد که در فصل اول، مؤلف طُرق روایت خود را ذکر کرده است.
باب اول
باب اول شامل احادیث فقهی بدون ترتیب متداول، در ۴ «مسلک» : احادیثی که برخی از متقدمان از رسول اکرم و ائمه هدی نقل کردهاند؛ احادیث روایت شده از طریق جمال المحققین حسن بن یوسف حلّی؛ احادیثی که شمسالدین محمد بن مکی، معروف به شهید اول، در بعضی از تألیفات خود روایت کرده است؛ احادیث روایت شده به طریقه شیخ مقداد بن عبدالله سیوری.
باب دوم
باب دوم شامل احادیث مرتب شده به ترتیب ابواب فقه، در دو «قِسم» : یکی احادیث روایت شده به طریقه جمال المحققین علاّمه حلّی به روایت پسرش فخر المحققین، دیگری احادیث روایت شده به طریقه محقق حلّی جعفر بن محمد به روایت شیخ ابوالعباس احمد بن فهد حلّی.
خاتمه کتاب
خاتمه کتاب مشتمل بر دو «جمله» است: «جمله» اول در احادیث متفرقه، و «جمله» دوم در روایات متعلق به علم و اهل علم.
طرق نقل
احْسائی، چنانکه در فصل اول از مقدمه کتاب متذکر میشود، در این کتاب احادیث و روایات شیعه را از ۷ طریق نقل کرده است: اول، از پدرش شیخ زینالدین علی؛ دوم، از شیخ شمسالدین محمد بن کمالالدین موسی موسوی حسینی؛ سوم، از شیخ حرزالدّین اوائلی؛ چهارم، از شیخ شمسالدین محمد بن احمد موسوی حسینی؛ پنجم، از شیخ شرفالدّین حسن بن عبدالکریم فتّال؛ ششم، از شیخ زینالدین علی بن هلال جزایری؛ هفتم، از شیخ وجیهالدّین عبدالله بن علاءالدین فتحالله بن رضیالدین عبدالملک بن شمسالدین واعظ قمی قاسانی، سلسله روات این ۷ طریق به جمال المحققین حسن بن یوسف بن مطهر حلّی (د ۷۲۷ق/۱۳۲۷م) میرسد و با واسطه مشایخ او به ائمه اطهار میپیوندد. [۱۵]
ایرادهای کتاب
کتاب عوالی الّلالی همواره مورد توجه علمای شیعه بوده است، چنانکه سید نعمتالله جزایری شرحی به نام جواهر الغوالی یا مدینة الحدیث بر آن نوشته است.
گروهی از مشایخ امامیّه به دلیل اینکه در این کتاب غثّ و سمین به هم آمیخته و در نقل احادیث عامّه زیادهروی شده است، مؤلف را موثّق ندانسته و بر مرویّات کتابش اعتماد نکردهاند. [۱۶]
مجلسی در این باره مینویسد: «کتاب غوالی اللّئالی اگرچه مشهور است و مؤلف آن در فضل معروف، ولی پوست را از مغز جدا نکرده و اخبارِ مخالفان متعصب را با روایات اصحاب (= امامیه) آمیخته است، به همین جهت به نقل برخی از آن احادیث اکتفا کردیم». [۱۷]
خوانساری نیز بر آن است که ابن ابی جمهور معتبر و موثّق نیست، زیرا به عملِ به مطلق اخبار معتقد بوده و کتابی هم در باب اثبات عمل به مطلق اخبار وارده در کتب امامیّه نوشته است. [۱۸]
به طور کلی ایراداتی که بر این کتاب گرفتهاند بر دو قسم است: یکی ایرادات مربوط به روایات از قبیل مرسل و آحاد و غلوآمیز و از مرویّات عامه بودن آنها و دیگری ایرادات مربوط به مؤلف از قبیل صوفی مشرب بودن و تمایل به فلسفه و تساهل در نقلروایات. [۱۹]
ضبط نام کتاب
درباره ضبط درست نام این کتاب اختلاف است.
گروهی آن را الغوالی ضبط کردهاند، [۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴] اما دسته دیگر مانند نوری طبرسی در مستدرک الوسایل [۲۵] نام آن را العوالی نوشتهاند.
قمی در فواید الرضویّه [۲۶] پس از ذکر اختلافات، با استناد به سخن استادش نوری و به گواهی شرح سید نعمتالله جزایری، العوالی را ترجیح میدهد.
دانشپژوه معتقد است که «اسم کتاب آنچنانکه نوری مینویسد و به گواهی نسخههای اصل و شرح و اجازهها عوالی الّلالی است گرچه غوالی اللئالی بر سر زبانها است». [۲۷]
چاپها
این کتاب به کوشش مجتبی عراقی، با حواشی سودمند و مُمتّع در تطبیق احادیث با مآخذ شیعی و سنّی، همراه رسالة الرّدود و النّقود تألیفمرعشی نجفی که حاوی دفاع از ابن ابی جمهور و پاسخ ایرادات است، در ۴ مجلد، به سال ۱۴۰۳ق در قم منتشر شده است.
نسخهای از این کتاب به خط خود مؤلف در کتابخانه آستان قدس موجود است که در ۸۹۷ق در خانه سید محسن رضوی نوشته شده است. [۲۸]
مُجْلی مِراة المُنجی
مُجْلی مِراة المُنجی، کتابی است در علم کلام، آمیخته با مباحث فلسفی و عرفانی و قواعد سیر و سلوک متصوّفه و خلاصهای از تهدیب اخلاق، که تألیف و کتابت آن در صفر ۸۹۶/دسامبر ۱۴۹۰ پایان یافته است. [۲۹]
این کتاب شرحی است بر رساله مسلک الافهام فی علم الکلام از خود مؤلف، توضیح اینکه نویسنده متن اولیه کتاب را در جوانی در نجف تألیف کرد و مورد توجه قرار گرفت.
بعدها برای توضیح مطالب، حاشیهای بر آن نوشت که به النّور المنجی من الظّلام معروف شد.
پس از مدتی که طلاب و علاقهمندان از این کتاب استقبال کردند، در آن تجدیدنظر کرد و بعد از اصلاحات لازم و شرح موارد مبهم و مجمل، متن کامل کتاب تدوین گردید. [۳۰]
موضوعات
مجلی یک مقدمه و دو «قسم» و یک خاتمه دارد.
مقدمه کتاب مطالبی است درباره برخی از نکات مربوط به علم منطق (صناعات خمس)، تعریف و موضوع و مبادی و غایت علم کلام، مباحثی مربوط به امور عامّه ( وجود و عدم، علّت و معلول، جهات ثلاث، حدوث و قدم، تقابل ...) و جواهر و اعراض. «قِسم» اول و دوم کتاب شامل مباحث اصلی علم کلام است، زیرا به گفته مؤلف، علم کلام در حقیقت دو مبحث اساسی دارد: یکی مبحث توحید و دیگری مبحث افعال. [۳۱]
«قسم» اول (فی التوحید) شامل مباحثی است از قبیل: اثبات واجب الوجود از طرق گوناگون، خواص واجب الوجود، صفات اثبات واجب الوجود، الدلّة توحید، علم واجب ... «قِسم» دوم مربوط به مباحث افعال است.
مؤلف در ذیل همین قسمت، به مبحث نبوت عامه و خاصه پرداخته و سپس درباره امامت و ولایت، دلایل امامت علی (ع) و فضایل او و مطاعنخلفای سهگانه بحث کرده است.
پیآمد این مطلب، مسائل مربوط به ثواب و عِقاب و سعادت و شقاوت نفوس انسانی است که تحت عنوان «مباحث المعاد» مطرح شده است.
خاتمه کتاب مباحثی است درباره: چگونگی سلوک الی الله و شرایط آن، مقامات و مراتب سلوک، تقوا و مراتب آن، درجات سالکان الی الله، بیان ریاضات و مجاهدات، مراتب اهل سلوک، خطرات سالک در جریان سیر و سلوک و وصایای مؤلف.
هدف
ابن ابی جمهور در این کتاب کوشیده است تا میان علم کلام و فلسفه (مخصوصاً افکار شیخ اشراق) و عرفان (به ویژه عقاید ابن عربی و شارحان او) تطبیق دهد و با تأویل آیات و روایات، تشیّع را با تصوّف سازگار کند.
به همین جهت است که برخی از محققان او را از ادامه دهندگان کار سید حیدر آملی (د پس از ۷۹۴ق/ ۱۳۲۹م) در توجه به حکمت الهی شیعی و آمیختن آن با عرفان ابن عربی، و از عوامل مؤثر در به وجود آمدن و شکوفایی مکتب فلسفی اصفهان (میرداماد و ملاّ صدرا و شاگردان آنان) دانستهاند. [۳۲]
چاپها
کتاب مجلی در ۱۳۲۴ق/ ۱۹۰۶م در تهران چاپ سنگی شده است.
از این کتاب نسخههای خطی متعددی نیز در کتابخانههای ایران و دیگر کشورها موجود است [۳۳][۳۴][۳۵][۳۶][۳۷] این کتاب به نامهای المجلی فی مرا¸ة المنجی فی المنازل العرفانیة و سیرها، [۳۸] جمع الجمع، جامع الجمیع فی الکلامین و الحکمتین و التصوف و مجلی السّرائر نیز خوانده شده است. [۳۹][۴۰]
رسالة الاقطاب الفقهیّة
رسالة الاقطاب الفقهیّة و الوظائف الدینیّة علی مذهب الامامیّة، که در آن قواعد فقهی را مرتّب و مدوّن کرده است.
این کتاب شبیه القواعد شهید اول است و چنانکه مؤلف در مقدمه آن مینویسد پس از عوالی الّلالی تألیف شده است. [۴۱]
نسخه خطی این رساله در کتابخانه مرکزی دانشگاه موجود است. [۴۲]
رسالة البرمکیّة
رسالة البرمکیّة فی فقه الصلوة الیومیة، [۴۳] این رساله را یکی از شاگردان و مستفیدان شیخ در زمان خود مؤلف به فارسی ترجمه کرده است. [۴۴]
الانوار المشهدیّة
الانوار المشهدیّة فی شرح الرّسالة البرمکیّة، شرحی است بر رساله برمکیه مذکور. [۴۵][۴۶]
التّحفة الحسینیّة
التّحفة الحسینیّة فی شرح الرّسالة الالفیّة، [۴۷] متن اصلی این رساله به نام الالفیة فی فقه الصلوة از شهید اول است.
المسالک الجامعیّة
المسالک الجامعیّة فی شرح الالفیّة الشهیدیّة، شرح دیگری است بر الفیه شهید اول.
نسخهای از این رساله در کتابخانه آستان قدس موجود است. [۴۸][۴۹]
تحفة القاصدین
تحفة القاصدین فی معرفة اصطلاح المحدّثین. [۵۰]
بدایة النهایة
بدایة النهایة فی الحکمة الاشراقیة. [۵۱]
معین الفکر
رسالة معین الفکر، در شرح کتاب باب حادی عشر. [۵۲]
معین المعین
شرحی بر رسالة معین الفکر به نام معین المعین. [۵۳][۵۴]
کاشفة الحال
رسالة کاشفة الحال عن احوال الاستدلال، کتابی است در مبحث اجتهاد، دارای یک مقدمه و ۵ فصل و یک خاتمه، که در طوس به سال ۸۸۰ق/۱۴۷۵م نوشته شده است [۵۵] و نسخه خطی آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه و آستان قدس موجود است [۵۶][۵۷][۵۸][۵۹]
رسالة فی العمل
رسالة فی العمل باخبار اصحابنا. [۶۰][۶۱]
رسالة المناظرة
رسالة المناظرة مع الفاضل الهروی، شرح ۳ مجلس گفتوگو و مناظره مؤلف است با فاضل هروی در مسأله امامت و اثبات حقّانیّت علی (ع).
قاضی نورالله شوشتری [۶۲] قسمتی از این مناظره را به فارسی نقل کرده است و نیز جلالالدین محمد بن محمد کاشانی متن کامل آن را در ۱۰۰۱ق/۱۵۹۳م در هند به فارسی ترجمه کرده است [۶۳] (برای نسخههای خطی دیگر، به این منابع رجوع کنید [۶۴][۶۵][۶۶][۶۷][۶۸]
زاد المسافرین
رسالة زاد المسافرین فی اصول الدین، در علم کلام. [۶۹]
کشف البراهین
کشف البراهین در شرح رسالة زاد المسافرین که در ۸۷۸ق/ ۱۴۷۳م در مشهد به درخواست محسن رضوی نوشته شده است. [۷۰]
درر اللالی العمادّیة
درر اللالی العمادّیة فی الاحادیث الفقیّة، در روایات و اخبار که در ۸۹۹ق/۱۴۹۴م به نام امیر عمادالدین تألیف و در ۹۰۱ق/۱۴۹۶م پاکنویس شده است.
این کتاب مقدمه و ۳ «قِسم» و یک خاتمه دارد و چنانکه مؤفق در مقدمه تصریح میکند بعد از غوالی الّلالی نوشته شده است.
حُرّ عاملی [۷۱] از این کتاب به «الاحادیث الفقهیّة» تعبیر کرده است. [۷۲][۷۳][۷۴][۷۵]
نثر الّلالی
نثر الّلالی، در احادیث و اخبار. [۷۶] احتمال میرود که این کتاب نام دیگر درر اللالی باشد. [۷۷]
التّحفة الکلامیة
رسالة التّحفة الکلامیة، در دو مقاله: یکی در تقریر قوانین منطق که یک مقدمه و دو «قِسم» دارد، و دیگری در مباحث کلامی که شامل ۳ مقدمه و ۵ باب و یک خاتمه است [۷۸][۷۹]) (برای نسخههای خطی این رساله، به این منبع رجوع کنید [۸۰]).
شاگردان
ابن ابی جمهور شاگردانی داشته است که از او اجازه روایت گرفتهاند، از آن جملهاند: سید محسن رضوی قمی که شیخ اجازه قرائت و املای کتاب عوالی اللالی را به وی داده است، شیخ ربیعة بن جمعه، شیخ شرفالدین محمود طالقانی و شیخ شمسالدین محمد بن صالح غروی. [۸۱][۸۲]
جایگاه ابی جمهور بین علما
ابن ابی جمهور با وجود فقاهت و تبحّر در کلام و روایات و احادیث، همواره مورد اعتراض گروهی از مشایخ و فقهای شیعه قرار گرفته است.
به نظر میرسد که تمایل او به فلسفه و تصوّف (مخصوصاً در کتاب مجلی) و سهلانگاری در نقل اخبار و استفاده از روایات عامّه و مُرسل و آحاد (به خصوص در کتاب عوالی اللالی) علت این اعتراض و عدم اعتماد بوده است. [۸۳][۸۴]
در مقابل این گروه، دسته دیگری از بزرگان امامیّه مانند سید نعمت الله جزایری در جواهر الغوالی و نوری در مستدرک الوسائل، [۸۵] و نیز از معاصران، آیت الله مرعشی نجفی در رسالة الرّدود و النّقود [۸۶] به دفاع از وی پرداخته و ایرادها را پاسخ گفتهاند و با اوصافی از قبیل «الحبر النّبیل، المحدّث المتکل، العارف المتألّه، الزاهد الورع التّقّی، جامع العلوم السمعیّة و العقلیّة» از او تجلیل کردهاند.
فهرست منابع
(۱) آستان قدس، فهرست.
(۲) آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة.
(۳) ابن ابی جمهور، محمد، عوالی الّلا¸لی به کوشش مجتبی عراقی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۴) ابن ابی جمهور، محمد، مجلی مرا¸ة المنجی، تهران، ۱۳۲۴ق.
(۵) افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، قم، ۱۴۰۱ق.
(۶) بحرانی، علی بن حسن، انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، به کوشش محمد علی محمد رضا الطبسی، نجف، ۱۳۷۷ق.
(۷) بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤةالبحرین، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، قم مؤسسة آل البیت.
(۸) بغدادی، اسماعیل، ایضاح المکنون، استانبول، ۱۹۴۵-۱۹۴۷م.
(۹) حاجی خلیفه، مصطفی، کشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م.
(۱۰) حرّ عاملی، محمد، الامل الا¸مل، بغداد، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
(۱۱) خوانساری، محمدباقر، روضات الجنّات، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۱۲) دانش پژوه، محمدتقی، «سه فیلسوف ایرانی»، مهر، س ۱۰، شم ۱، بهار، ۱۳۴۳ش، ص ۸۲ -۸۴.
(۱۳) شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق.
(۱۴) الشیبی، کامل مصطفی، تشیّع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، ۱۳۵۹ش.
(۱۵) قمی، عباس، فوائد الرّضویّة، تهران، ۱۳۲۷ش.
(۱۶) قمی، عباس، الکنی و الالقاب، تهران، ۱۳۹۷ق.
(۱۷) قمی، عباس، هدیة الاحباب، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۸) کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه اسدالله مبشّری، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۱۹) مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۲۰) مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۳۹۸ق.
(۲۱) مرعشی، شهاب الدین، الردود و النقود (ضمیمه عوالی اللئالی)، قم، ۱۴۰۳ق.
(۲۲) مرکزی، خطی.
(۲۳) مرکزی و مرکز اسناد، خطی.
(۲۴) مشکوة، خطی.
(۲۵) ملک، خطی.
(۲۶) نوری، حسین، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق.
پانویس
۱.الشیبی، کامل مصطفی، ج۱، ص ۳۳۱، تشیّع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، ۱۳۵۹ش.
۲.بحرانی، علی بن حسن، ج۱، ص۳۹۹، انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، به کوشش محمد علی محمد رضا الطبسی، نجف، ۱۳۷۷ق.
۳.شوشتری، قاضی نورالله، ج۱، ص۵۸۱، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق.
۴.خوانساری، محمدباقر، ج۷، ص۳۲، روضات الجنّات، تهران، ۱۳۹۰ق.
۵.قمی، عباس، ج۱، ص۳۸۳، فوائد الرّضویّة، تهران، ۱۳۲۷ش.
۶.شوشتری، قاضی نورالله، ج۱، ص۷۸، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق.
۷.شوشتری، قاضی نورالله، ج۱، ص۵۸۱، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق.
۸.افندی اصفهانی، عبدالله، ج۵، ص۱۱۵، ریاض العلماء، قم، ۱۴۰۱ق.
۹.قمی، عباس، ج۱، ص۳۸۳، فوائد الرّضویّة، تهران، ۱۳۲۷ش.
۱۰.شوشتری، قاضی نورالله، ج۱، ص۵۸۲، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق.
۱۱.بحرانی، یوسف بن احمد، ج۱، ص۱۶۶، لؤلؤةالبحرین، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، قم مؤسسة آل البیت.
۱۲.الشیبی، کامل مصطفی، ج۱، ص۳۳۲، تشیّع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، ۱۳۵۹ش.
۱۳.مشکوة، خطی، ج۳، ص۵۸۷.
۱۴.قمی، عباس، ج۱، ص۵۳، هدیة الاحباب، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۵.ابن ابی جمهور، محمد، ج۱، ص۵-۱۱، عوالی الّلا¸لی به کوشش مجتبی عراقی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۶.بحرانی، یوسف بن احمد، ج۱، ص۱۶۷، لؤلؤةالبحرین، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، قم مؤسسة آل البیت.
۱۷.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، جزء اول، فصل دوم از مقدمه، ص ۳۱، بیروت، ۱۳۹۸ق.
۱۸.خوانساری، محمدباقر، ج۷، ص۳۳، روضات الجنّات، تهران، ۱۳۹۰ق.
۱۹.مرعشی، شهاب الدین، ج۴، ص۵، الردود و النقود (ضمیمه عوالی اللئالی)، قم، ۱۴۰۳ق.
۲۰.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، جزء اول، فصل دوم از مقدمه، ص ۳۱، بیروت، ۱۳۹۸ق.
۲۱.حرّ عاملی، محمد، ج۲، ص۲۵۳، الامل الا¸مل، بغداد، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
۲۲.بحرانی، یوسف بن احمد، ج۱، ص۱۶۷، لؤلؤةالبحرین، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، قم مؤسسة آل البیت.
۲۳.خوانساری، محمدباقر، ج۷، ص۲۶، روضات الجنّات، تهران، ۱۳۹۰ق.
۲۴.مامقانی، عبدالله، ج۳، ص۱۵۱، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
۲۵.نوری، حسین، ج۳، ص۳۶۵، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق.
۲۶.قمی، عباس، ج۱، ص۳۸۳، فوائد الرّضویّة، تهران، ۱۳۲۷ش.
۲۷.مشکوة، خطی، ج۳، ص۱۴۲۴.
۲۸.آستان قدس، فهرست، ج۱، ص۶۰.
۲۹.ابن ابی جمهور، محمد، ج۴، ص۵۸۵، مجلی مرا¸ة المنجی، تهران، ۱۳۲۴ق.
۳۰.ابن ابی جمهور، محمد، ج۳، ص۴، مجلی مرا¸ة المنجی، تهران، ۱۳۲۴ق.
۳۱.ابن ابی جمهور، محمد، ج۳، ص۲۰۲، مجلی مرا¸ة المنجی، تهران، ۱۳۲۴ق.
۳۲.کربن، هانری، ج۱، ص۲۰۹، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه اسدالله مبشّری، تهران، ۱۳۵۸ش.
۳۳.ملک، خطی، ج۱، ص۶۳۵.
۳۴.مرکزی، خطی، ج۸، ص۲۶۰.
۳۵.مرکزی و مرکز اسناد، خطی، ج۱۶، ص۵۰۶.
۳۶.مرکزی و مرکز اسناد، خطی، ج۱۶، ص۷۵۸.
۳۷.مرکزی و مرکز اسناد، خطی، ج۱۷، ص۱۷۸.
۳۸.دانش پژوه، محمدتقی، ج۱، ص۸۳، «سه فیلسوف ایرانی»، مهر، س ۱۰، شم ۱، بهار، ۱۳۴۳ش، ص ۸۲ -۸۴.
۳۹.ملک، خطی، ج۱، ص۶۳۵.
۴۰.مرکزی و مرکز اسناد، خطی، ج۱۶، ص۵۰۶.
۴۱.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۲۷۳.
۴۲.مرکزی، خطی، ج۱۲، ص۲۶۷۴.
۴۳.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۸۸.
۴۴.مشکوة، خطی، ج۳، ص۱۸۲۷.
۴۵.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۴۴۱.
۴۶.مشکوة، خطی، ج۳، ص۱۸۲۷.
۴۷.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۳۰.
۴۸.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۳۰.
۴۹.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۱۱۴.
۵۰.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۶۱.
۵۱.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۵۹.
۵۲.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۱۲۳.
۵۳.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۱۲۳.
۵۴.مشکوة، خطی، ج۳، ص۱۸۲۷.
۵۵.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۲۴۰.
۵۶.مرکزی، خطی، ج۸، ص۴۰۸.
۵۷.مشکوة، خطی، ج۳، ص۱۷۱۶.
۵۸.مشکوة، خطی، ج۳، ص۱۷۱۷.
۵۹.آستان قدس، فهرست، ج۶، ص۷۵.
۶۰.حرّ عاملی، محمد، ج۲، ص۲۵۳، الامل الا¸مل، بغداد، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
۶۱.خوانساری، محمدباقر، ج۷، ص۲۶، روضات الجنّات، تهران، ۱۳۹۰ق.
۶۲.شوشتری، قاضی نورالله، ج۱، ص۵۸۲، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق.
۶۳.مشکوة، خطی، ج۳، ص۶۲۷.
۶۴.مرکزی، خطی، ج۸، ص۷۰۷.
۶۵.مرکزی، خطی، ج۱۱، ص۲۰۵۸.
۶۶.مرکزی، خطی، ج۱۱، ص۲۱۶۳.
۶۷.آستان قدس، فهرست، ج۴، ص۴۶.
۶۸.آستان قدس، فهرست، ج۴، ص۲۵۸.
۶۹.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۱۰.
۷۰.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۱۰.
۷۱.حرّ عاملی، محمد، ج۲، ص۳۵۳، الامل الا¸مل، بغداد، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
۷۲.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۸، ص۱۳۳-۱۳۴.
۷۳.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۱۰.
۷۴.مشکوة، خطی، ج۳، ص۶۲۵.
۷۵.آستان قدس، فهرست، ج۵، ص۸۲.
۷۶.حاجی خلیفه، مصطفی، ج۲، ص۱۹۲۸، کشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م.
۷۷.نوری، حسین، ج۳، ص۳۶۵، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق.
۷۸.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۶۳.
۷۹.آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۱۸۶.
۸۰.مرکزی و مرکز اسناد، خطی، ج۱۷، ص۲۳۹.
۸۱.خوانساری، محمدباقر، ج۷، ص۳۴، روضات الجنّات، تهران، ۱۳۹۰ق.
۸۲.قمی، عباس، ج۱، ص۱۹۲، الکنی و الالقاب، تهران، ۱۳۹۷ق.
۸۳.بحرانی، یوسف بن احمد، ج۱، ص۱۶۷، لؤلؤةالبحرین، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، قم مؤسسة آل البیت.
۸۴.مامقانی، عبدالله، ج۳، ص۱۵۱، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
۸۵.نوری، حسین، ج۳، ص۳۶۱- ۳۶۵، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق.
۸۶.مرعشی، شهاب الدین، ج۱، ص ۲، الردود و النقود (ضمیمه عوالی اللئالی)، قم، ۱۴۰۳ق.
...........................
ویکی فقه