• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

حکمت 58 نهج البلاغه

الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ.

امام(عليه السلام) فرمود:

بیشتر...

خطبه دویست و بیست و چهار ، بخش دوم

 

وَ اللّهِ لَقَدْ رَأَیْتُ عَقِیلاً وَ قَدْ أَمْلَقَ

بیشتر...

حفظ قرآن از دستبردها!

شرح آیه 9 سوره مبارکه حجر

9إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا

بیشتر...

دعای پنجم صحیفه سجادیه ، بخش اول ، استاد دکتر

مجازات هاى بیدارکننده

شرح آیات 130 تا 131 سوره مبارکه اعراف

130وَ لَقَدْ

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
9041
17596
144050523
امروز چهارشنبه, 14 آذر 1403
اوقات شرعی

خطبه صد و نود و دو، بخش پانزدهم


وَ تَدَبَّرُوا أَحْوَالَ الْمَاضِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَکُمْ، کَیْفَ کَانُوا فِی حَالِ التَّمْحِیصِ وَ الْبَلاَءِ. أَلَمْ یَکُونُوا أَثْقَلَ الْخَلاَئِقِ أَعْبَاءً، وَ أَجْهَدَ العِبَادِ بَلاَءً، وَ أَضْیَقَ أَهْلِ الدُّنْیَا حَالاً. اتَّخَذَتْهُمُ الْفَرَاعِنَةُ عَبِیداً فَسَامُوهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ، وَجَرَّ عُوهُمُ الْمُرَارَ، فَلَمْ تَبْرَحِ الْحَالُ بِهِمْ فِی ذُلِّ الْهَلَکَةِ وَ قَهْرِ الْغَلَبَةِ، لاَ یَجِدُونَ حِیلَةً فِی امْتِنَاع، وَ لاَ سَبِیلاً إِلَى دِفَاع. حَتَّى إِذَا رَأَى اللّهُ سُبْحَانَهُ جِدَّ الصَّبْرِ مِنْهُمْ عَلَى الاَْذَى فِی مَحَبَّتِهِ، وَ الاِْحْتِمَالَ لِلْمَکْرُوهِ مِنْ خَوْفِهِ، جَعَلَ لَهُمْ مِنْ مَضَایِقِ الْبَلاَءِ فَرَجاً، فَأَبْدَلَهُمُ الْعِزَّ مَکَانَ الذُّلِّ، وَ الاَْمْنَ مَکانَ الْخَوْفِ، فَصَارُوا مُلُوکاً حُکَّاماً، وَ أئِمَّةً أَعْلاَماً، وَ قَدْ بَلَغَتِ الْکَرَامَةُ مِنَ اللّهِ لَهُمْ مَا لَمْ تَذْهَبِ الاْمَالُ إِلَیْهِ بِهِمْ.
در احوال مؤمنان پيشين بينديشيد که در حال آزمايش و امتحان چگونه بودند؟ آيا آنها بيش از همه مردم بار مشکلات را بر دوش نکشيدند و بيش از همه بندگان (خدا) در شدت و زحمت نبودند و از همه جهانيان در تنگناى سخت ترى قرار نداشتند؟ فرعونها آنان را برده خويش ساختند و پيوسته آنها را در بدترين شکنجه ها قرار دادند و تلخيهاى روزگار را جرعه جرعه به آنها نوشاندند و همچنان اين وضع با ذلّت و هلاکت به سبب قهر و غلبه ظالمان ادامه يافت.
نه چاره اى داشتند که از آن وضع سرباز زنند و نه راهى براى دفاع از خود مى يافتند، تا زمانى که خداوند سبحان جدّيت آنها را در صبر و استقامت در برابر ناملايمات در مسير محبّتش و تحمّل ناراحتيها را به جهت خوف و خشيتش در آنها مشاهده کرد. در اين هنگام گشايشى از تنگناهاى بلا براى آنان فراهم ساخت; ذلّت را به عزّت، و ترس و ناامنى را به امنيّت مبدّل کرد و آنها زمامداران فرمانروا و پيشوايان برجسته شدند و آن قدر لطف و کرامت الهى شامل حالشان شد که هيچ کس فکر آن را هم درباره آنان نمى کرد.

 

شرح و تفسیر

عوامل پیروزى مؤمنان پیشین

با توجه به اینکه موضوع اصلى این خطبه مبارزه با کبر و غرور و تعصبهاى منفى است و در فصل سابق امام(علیه السلام) توجه مخاطبان خود را به احوال امتهاى پیشین و پیروزیهاى آنها در سایه اتحاد و اتفاق بیان نمود، در این فصل بار دیگر مخاطبان را به مطالعه احوال پیشینیان و امتحانات سخت و سنگین آنان جلب مى کند و نشان مى دهد چگونه در برابر امتحانات الهى بر دشمن پیروز شدند و عزت و عظمت و امنیّت را خداوند به آنها بازگرداند و مى فرماید : «در احوال مؤمنان پیشین بیندیشید که در حال آزمایش و امتحان چگونه بودند؟»; (وَ تَدَبَّرُوا أَحْوَالَ الْمَاضِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَکُمْ، کَیْفَ کَانُوا فِی حَالِ التَّمْحِیصِ وَ الْبَلاَءِ).

در ادامه این بحث، به شرح امتحانات سخت آنها پرداخته، مى فرماید: «آیا آنها بیش از همه مردم بار مشکلات را بر دوش نکشیدند و بیش از همه بندگان (خدا) در شدت و زحمت نبودند و از همه جهانیان در تنگناى سخت ترى قرار نداشتند؟»; (أَلَمْ یَکُونُوا أَثْقَلَ الْخَلاَئِقِ أَعْبَاءً(1)، وَ أَجْهَدَ العِبَادِ بَلاَءً، وَ أَضْیَقَ أَهْلِ الدُّنْیَا حَالاً).

سپس به شرح بیشترى در این زمینه پرداخته و انگشت بر مشکلات سخت زندگى آنها گذارده، مى افزاید : «فرعونها آنان را برده خویش ساختند و پیوسته ایشان را در بدترین شکنجه ها قرار دادند، تلخیهاى روزگار را جرعه جرعه به آنها نوشاندند و همچنان این وضع با ذلّت و هلاکت به سبب سلطه و قهر ظالمان ادامه یافت; نه چاره اى داشتند که از آن وضع سرباز زنند و نه راهى براى دفاع از خود مى یافتند!»; (اتَّخَذَتْهُمُ الْفَرَاعِنَةُ عَبِیداً فَسَامُوهُمْ(2) سُوءَ الْعَذَابِ، وَجَرَّ عُوهُمُ الْمُرَارَ(3)، فَلَمْ تَبْرَحِ الْحَالُ بِهِمْ فِی ذُلِّ الْهَلَکَةِ وَ قَهْرِ الْغَلَبَةِ، لاَ یَجِدُونَ حِیلَةً فِی امْتِنَاع، وَ لاَ سَبِیلاً إِلَى دِفَاع).

گرچه مشکلات زندگى اقوام پیشین و امتحانات سخت و سنگین آنها محدود به زمان فراعنه نبود; ولى از آنجا که در قرآن مجید بارها به مشکلات عظیم بنى اسرائیل در زمان فرعون اشاره شده و همه مسلمانان با آنها آشنا هستند، امام(علیه السلام) مخصوصاً به زندگى آنها اشاره مى کند که از یک سو همه آنان را به صورت بردگان درآورده بودند و سخت ترین کارها را از آنها مى کشیدند و کمترین امکانات را در اختیارشان مى نهادند و در صورت احساس خطر مردانشان را مى کشتند و زنان را براى خدمتکارى و کنیزى زنده نگاه مى داشتند. سالیان دراز بر آنها گذشت و هیچ راهى براى نجات نیافتند ولى سرانجام لطف خداوند شامل حال آنها شد و به طرز معجزه آسایى بر دشمنان پیروز شدند. و فراعنه و اعوان آنها را به دیار عدم فرستاد، همان طور که در ادامه سخن مى فرماید: «(این صف همچنان ادامه یافت) تا زمانى که خداوند سبحان جدّیت آنها را در صبر و استقامت در برابر ناملایمات در مسیر محبّتش و تحمّل ناراحتیها را به جهت خوف و خشیتش در آنها مشاهده کرد. در این هنگام گشایشى از تنگناهاى بلا براى آنان قرار داد»; (حَتَّى إِذَا رَأَى اللّهُ سُبْحَانَهُ جِدَّ الصَّبْرِ مِنْهُمْ عَلَى الاَْذَى فِی مَحَبَّتِهِ، وَ الاِْحْتِمَالَ لِلْمَکْرُوهِ مِنْ

خَوْفِهِ، جَعَلَ لَهُمْ مِنْ مَضَایِقِ الْبَلاَءِ فَرَجاً).

آرى! هنگامى که انسان از میدان امتحان سربلند درآید خداوند ابرهاى تیره و تار مشکلات را کنار مى زند و آفتاب درخشان پیروزى چهره خود را نمایان مى سازد. آن گونه که درباره حضرت موسى و یارانش و اقوام دیگرى همانند آنها واقع شد.

امام(علیه السلام) در این جمله تنها اشاره اى کلى به پیروزى آنها کرده، سپس در ادامه سخن، آن را شرح مى دهد و مى فرماید: «ذلّت را براى آنها به عزّت، و ترس و ناامنى را به امنیّت مبدّل ساخت; (و با این عنایت الهى) و آنها زمامداران فرمانروا و پیشوایان برجسته شدند و آن قدر لطف و کرامت الهى شامل حالشان شد که هیچ کس فکر آن را هم درباره آنان نمى کرد»; (فَأَبْدَلَهُمُ الْعِزَّ مَکَانَ الذُّلِّ، وَ الاَْمْنَ مَکانَ الْخَوْفِ، فَصَارُوا مُلُوکاً حُکَّاماً، وَ أئِمَّةً أَعْلاَماً، وَ قَدْ بَلَغَتِ الْکَرَامَةُ مِنَ اللّهِ لَهُمْ مَا لَمْ تَذْهَبِ الاْمَالُ إِلَیْهِ بِهِمْ).

قرآن مجید در مورد بنى اسرائیل و فرعونیان در این زمینه توضیح بیشترى دارد که زوایاى این پیروزى را نشان مى دهد، مى فرماید: «(کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّات وَعُیُون * وَزُرُوع وَمَقَام کَرِیم * وَنَعْمَة کَانُوا فِیهَا فَاکِهِینَ * کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْماً آخَرِینَ); چه بسیار باغها و چشمه ها که از خود به جاى گذاشتند و زراعتها و قصرهاى زیبا و گران قیمت و نعمت هاى فراوان دیگر که در آن غرق بودند این گونه ما آن (اموال و حکومت) را میراث براى اقوام دیگرى قرار دادیم».(4)

در جاى دیگر مى فرماید: «(وَنُرِیدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاَْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ); ما مى خواستیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم».(5)

1. «اعباء» جمع «عِبْأ» بر وزن «فکر» به معناى بار سنگين است.
2. «ساموا» از ريشه
 «سوْم» بر وزن «قوم» در اصل به معناى جستجوى چيزى کردن و يا تحميل کار به ديگرى آمده و از آن يک نوع ادامه
 و استمرار نيز استفاده مى شود، بنابراين جمله «ساموهم...» مفهومش آن است که پيوسته آنها را شکنجه مى دادند.
3. «مرار» در اصل نوعى درخت با برگ و چوب بسيار تلخ است. سپس به هر حادثه تلخ و ناگوارى اطلاق شده است.
4. دخان، آيه 25-28.
5. قصص، آيه 5 .

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری