بر اساس تعاليم اعتقادى اسلام و به استناد روايت مشهور از پيامبر اسلام "ثقلين " يا همان قرآن كريم و عترت و اهل بيت پيامبر از جمله مهمترين منابع و مراجع اساسى براى دستيابى به معارف و شناختى عميق و دقيق از اسلام به شمار ميروند. به طورى كه هر گونه شناخت و آگاهى از تعاليم و معارف الهى دين اسلام، بدون رجوع به اين دو "ثقل " ممكن و عملى نخواهد بود.
در اين پژوهش سعى شده است كه با توجه به اصل فوق به موضوع خاص و مورد پژوهش اين مقاله، كه عبارتست از «"انتظار و موعود آخر الزمان از نگاه قرآن » پرداخته شود. لذا در حد بضاعت خود ضمن بررسى آيات قرآن، اشارات و ارجاعاتى نيز به روايات و احاديث اهل بيت(كه از نگاه اسلام شيعى بعنوان بهترين مفسران و امين ترين حاملان معارف الهى و معنوی عميق قرآن شمار مى روند) نيز داشته ايم و از اين منظر آياتى را كه انديشمندان مسلمان بويژه شيعى، آنها را مستنداتى قوى و دال بر فلسفه انتظار و اشاره قرآن بر مهدى موعود (ع) مى دانند، مورد بحث و بررسى قرار داده ايم. از آنجا كه هدف از اين پژوهش دستيابى به شناختى در حد، امكان ، كامل و جامع درباره مقوله "انتظار در قرآن " بوده است. لذا در جهت تحقق اين هدف و نيز غناى هر چه بيشتر اين پژوهش از معارف قرآنى در ادامه مقاله به مباحثى چون: قرآن و مبانى فكرى و فلسفى عصر انتظار و تحقق حكومت جهانى اسلام. امكانات و ابزارهاى تحقق حكومت جهانى حضرت مهدى از نگاه قرآن. انتظار در قرآن از نگاه امام خمينى(ره) نيز پرداخته شده است.
«انی تارک فیکم الثقلین کتاب ا... و عترتی قرآن لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض» بى شک بنا بر اعتقاد مسلمين بويژه شيعيان كه خود را پيروان اهل بيت پيامبر(ص) و فرزندان آن حضرت مى دانند، مهم ترين منابع معرفتى و شناختى درباره اسلام و تعاليم عبادى، فردى، اجتماعى و... آن، قرآن و سنت و سيره پيامبر و اهل بيت آن حضرت مى باشد. هم چنانچه در كلام و سيره پيامبر و ائمه شيعه (ع) نيز منعكس گشته است و همواره به گونه اى اين اصل را به مسلمانان گوشزد نموده اند كه قرآن وعترت و اهل بيت پيامبر، از مهم ترين مراجع و منابع معتبر شناخت اسلام و معارف دينى و الهى آن مى باشند. منابع و مراجعى كه بنابر كلام
پيامبر (ص) از آنها بعنوان «ثقلين اى ياد شده است كه هيچ گاه از يكديگر انفكاک ناپذير نخواهند بود. به تعبيرى براى فهم و شناخت هر كدام از اين دو ناچار خواهيم بود از رجوع به آن ديگرى. بطور عام نیز براى دست يافتن به شناختى دقيق، عميق و واقعى از دين اسلام و معارف و محتواى آن، ناچاريم از رجوع به هر دوى آنها
(ثقلين با قرآن و عترت پيامبر). در غير اين صورت شناخت اسلام با رجوع انحصارى به يكى از اين دو، بطور حتم، شناختى ناقص و نارسا خواهد بود. بر اساس همين جايگاه والا و موثر اين دو منبع شناختى بوده است كه كلام فوق از لسان نبى اكرم (ص)جارى گشته است (حديث ثقلين) با توجه به اينكه فلسفه انتظار و ظهور موعود آخر الزمان، يكى از تعاليم اساسى و از مباحث اعتقادى و در عين حال مهم دين اسلام و بويژه شيعيان بشمار مى رود، لذا براى دستيابى به شناخت و آشنايى كامل به اين اصل اساسى؛ "مقوله انتظار و موعود آخر الزمان در قرآن " ناچار خواهيم بود ضمن رجوع به "قرآن كريم " ارجاعاتى داشته باشيم به "عترت پيامبر" يا به تعبيرى رسات؛ "اهل بيت و ائمه اطهار(ع) ". در قرآن كريم درباره مقام و جايگاه اهل بيت آمده است: إنما یريد اللّه لِیذهبَ عَنکم الرجس اَهل البَیت وَ یطَهركُم تَطهيراً. مبحث انتظار و موعود آخر الزمان (ع) در اعتقادات شيعى، در ذيل يكى از تعاليم اساسى و اعتقادى شيعى ؛ "امامت " قرار مى گيرد و آيات فراوانى از قرآن بطور عام و البته به شكلى صريح و روشن دلالت بر امامت و جايكاه والاى آن در اسلام دارند (از جمله آياتى كه به مبحث امامت اشاره دارند، عبارتند از: سوره نساء آيه 59، سوره بقره آيه 124، سوره انبياء آيه 73، سوره سجده آيه 24، سوره احزاب آيه 33 و 000) اما از آنجا كه موضوع خاص اين مقاله پرداختن به مقوله "انتظار و موعود آخر الزمان در قرآن " مى باشد، لذا با توجه به سطور پيشين، براى دستيابى به فهم و شناختى در حد امكان، دقيق و معتبر درباره موضوع مورد پژوهش ضمن رجوع به قرآن و بررسى آيات اين كتاب مقدس، در حد بضاعت ارجاع و استناداتى خاص به سوره احزاب، كلام ائمه شيعه (اهل بيت) خواهيم داشت كه منحصراً مرتبط با موضوع خاص اين مقاله باشند.
اگر چه اميد به آمدن مصلح جهانى و موعود آخر الزمان در افكار و عقايد تمامى اقوام و ملل ريشه دارد و كم و بيش به كونه هاى متفاوت در همه جا مطرح بوده است، از جمله آنها مى توان به اديان و مذاهب باستانى ايران؟ مزدائيسم و بعدها زردتشيت و در اديان و كتب آسمانى من جمله تورات و انجيل بويژه قرآن اشاره كرد، اما در تفكر اسلام شيعى، انتظار فرج و حاكميت آن موعود به طور خاص و ويژه اى مطرح است؟ به گونه اى كه آن امام را "منتظر" و آن منجى نهايى را "زنده " مى دانند و اعتقاد دارند ظهور آن منجى بنا بر فرمان و اراده خداوند، ناگزير به چيرگى اسلام بر تمامى اديان و مكاتب و ايدئولوژى ها و استيلا بر جباران و فرمانروايان جور و غير الهى منجر و در نهايت به تأسیس حكومت جهانى و حاكميت صالحان و مستضعفان بر زمين ، ختم خواهد شد. از نكات اعتقادى شيعى، ظهور مهدى (ع) و تشكيل حق و عدالت گستر، توسط وى كه در قرآن كریم و در روايات متعددى از پيامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بطور خاص آن موعود مشخص و معرفى شده است) اجتناب ناپذير خواهد بود. در روايتى از پيامبر اسلام آمده است:
"اَلاَئمه مِن بَعدي اثنا عَشر اَوّلَهُم أنتَ لا على وَ آخرهُم القائم الّذى يفتح اللّه تَعالى ذِكرة عَلى یديه مَشارقَ ألارض وَ مَغاربهـا". )، پيشوايان پس از من دوازده نفرند، اولين آنها تو هستى اى على! و آخرين آنها قائم است؛ هموكه خداوند به دست او مشرق ها و مغرب ها (كنايه از تمامى كره زمين) را فتح خواهد كرد از نظر شيعه با
مهری و جفاى امت اسلام نسبت به على بن ابيطالب (ع) امام اول شيعيان و فرزندان آن حضرت، تاريخ اسلام پس از پيامبر در حوزه سياست و حكومت به انحراف كرائيد و پيامدهاى منفى متعددى نيز در پى داشت كه يكى از آنها محروميت جامعه از رهبرى معنوى و آسمانى بود" چرا كه امام على(ع)و پس از او امامان معصوم (ع) پيشوايان دينى- سياسى بر حق بوده و از جانب خداوند حق خلافت و امامت انحصارى داشته اند و ديگران، غاصب حق معصوم و لذا"جائر" و "باطل " مى باشند و اين انحراف تا اكنون تداوم داشته است. شيعيان منتظرند كه آخرين بازمانده از امامان معصوم (ع) ظهور كند و تاريخ اسلام و در نهايت، تاريخ انسان را به مجراى طبيعى و حقيقى اش باز گرداند. همچنانكه گفتيم از نظر ايشان موعود آخرالزمان زنده ولى از ديدگان غايب است. بنابر اين عقيده، منجى آخر الزمان يا به تعبيرى "قهرمان پايان تاريخ؛ مهدى موعود، فرزند امام يازدهم (ع) و از ذريه حسين بن على (ع) امام سوم شيعيان است كه در سال 255 (يا 256) هجرى زاده شده و هم اكنون زنده است وليكن از ديدكان غايب است تا روزى كه خدا خواهد، براى تحقق اهداف الهى و تشكيل حكومت جهانى اسلام و كشايش فصلى نوين در تاريخ بشريت ظهور نمايد. عصرى كه بنابر شواهد روايى و قرآنى با ويژكى هايى چون حكومت واحد جهانى صالحان، تحقق كامل و اتم معنويت، عقلانيت، شرافت و كرامت انسانى، عدالت، عبوديت خداوند فارغ از شائبه هاى دينوى، آزادى واقعى و كامل نوع بشر، پيشرفت و شكوفايى استعدادها و توانايى هاى مختلف علمى، عقلانى، فكرى، اجتماعى و000، انسانها شناخته مى شود.
گواه اين انديشه و اعتقاد "قرآن " است كه پايان تاريخ يا همان "آخر الزمان "، به خواست خدا، درخشان و حتمى خواهد بود. بر اساس اين انديشه، خداوند به كرات مقوله انتظار و موعود آخر الزمان، بويژه بطور مشخص مهدى موعود(عج) را در قرآن و كتابهايى كه بر پيامبران پيشين فرستاده، مشخص و معرفى شده اند. قرآن تأكيد دارد كه بعثت پيامبر اسلام در كتابهاى مقدمه پيشين(تورات و انجيل) وعده داده شده است. اهل بيت پيامبر ( نيز در سخنان خود همواره تاكيد داشته اند كه در كتاب هاى پيشين، بعثت پيامبر اسلام و امامت اهل بيت وعده داده شده است. على (ع) حسين (ع) و مهدى(ع) در اين كتاب ها نام برده شده است، همانطور كه از پيامبر اسلام نام برده شده است.
در ادامه مقاله بر آن دسته از آيات قرآن كه محلى استناد مسلمين بويژه شيعيان مبنى بر وجود و دلالت فراوان آيات قرآن به مقوله "انتظار و ظهور منجى آخر الزمان " و اختصاصاً دلالت بر ظهور موعودى دارند كه از ذريه پيامبر و فرزندان آن حضرت مى باشد و روزى بنا بر اراده الهى براى نابودى بساط ظلم و ستم و بى عدالتى و تحقق عدالت و آزادى و تشكيل حكومت جهانى صالحان ظهور خواهد كرد، مى پردازيم و در خلال آن به آن دسته از روايات و احاديث پيامبر (ص) اشاره خواهيم داشت كه مرتبط و منطبق بر اين مقوله است.
آیات قرآن: از جمله آياتى كه در آنها اشارات مستقيم و روشنى به مقوله "انتظار و ظهور مهدى موعود(عج) " دارند و از جمله مستندات محكم قرآنى اين آموزه اسلامى بشمار مى روند به قرار ذيل اند: ا- "وَ نُريد أنأ نمن عَلَى الذپنَ اشتَضْعَفوا فِى الارض وَ نَجْعَلهُم اَئمه وَ نَجْعَلَهم اّلوارثين وَ نمكن لَهم فِى الارض وَ نَرى فِرعَون وَ هامانَ وَ جنودَهُما مِنهم ما كانوا يَحذرون ".
«ما مى خواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم و حكومت شان را در زمين پا بر جا مى سازيم " و به فرعون و هامان و لشكريانشان، آنچه را از آنها (بنى اسرائيل) بيم داشتند، نشان دهيم! ". به استناد ديدگاه بسيارى از مفسران و صاحب نظران علوم قرآنى من جمله آيت ا... محمد هادى معرفت 2، اين دو آيه، گر چه به قصه حضرت (ع) فرعون و بنى اسرائيل مربوط است، ولى محتوا و مفهوم آيات، تنها به آن برنمى گردد، آن چه در آن دوره اتفاق افتاد، جلوه اى از اراده خداوند براى حاكميت بخشيدن مستضعفان بر مستكبران بود، در حاليكه اراده خدا در اين باره، بطور كامل تحقق نيافته است. پس روزى مى رسد كه خداوند حاكميت خويش را بر زمين از طريق سپردن آن به دست بندگان صالح تحقق مى بخشد.
قرآن كريم، سور. قصص، آيه 6 و5 ترجمه آبت ا. ناصر مكارم شيرازى 2 آيت ا. معذفت از جمله پژوهشگران و مفاخر قرآنى معاصرى است كه نزدبك به نيم قرن در زمنيه علوم قرانى فعاليت كرده است. از جمله آثار مهم وى مى توان به" التمهيد، التفسير و المفسررن، التفسير الاثرى اشاره كرد.
گفتمان مهدويت- "مجحوعه مقالأت و سخنرانى ها" - قم، بوستان كتاب، سال 1381، ص 32، سخنرانى آبت الله محمد هادى معرفت
از نگاه يک انسان مومن و خدا باور، وعده هاى خداوند بى هيچ شک و ترديد و تاخيرى محقق خواهند شد همانگونه وعده هاى خداوند در کتاب هاى آسمانى پيشين تحقق يافته اند. از آنجا كه تحقق وعده الهى اجتناب ناپذير و حتمى است و از طرفى با توجه به اينكه هنوز انسان ها و بويژه مومنين در بسيارى از نقاط جهان شاهد عينى بسيارى از ناپاكى ها، پليدى ها، ظلم و ستم ها و... و بى عدالتى ها، فجايع انسانى بى شمار،( حاکمیت حکمان جور و ستم و خودکامگی، استکبار، استضعاف ، و ... در روی زمین هستند، نشانگر این امر هست که هنوز آن وعده الهی که خداوند در سوره قصص به مومنین بشارت داده است، تحقق نیافته است. لذا مومنان همچنان در انتظار آن روزی اند که شاهد تحقق وعده الهی؛ نابودی بساط ناپاکی ها و پلیدی ها و تشکیل حکومت جهانی صالحان بر روی زمین باشند.
2. «قال رب فانظرنی الی یوم یبعثون قال فإنک من المنظرین إلی یوم الوقت المعلوم »1
] شیطان[ گفت: پروردگارا ! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده ] و زنده نگهداد؛ خداوند[ فرمود : تو ا زمهلت یافتگانی!] اما نه تا روز رستاخیز ، بلکه [ تا وقت معین»
آیات فوق از جمله آیاتی هستند که بعنوان مستندات قرآنی مقوله «انتظار» شناخته شده اند. بطوریکه بسیاری از صاحب نظران مسلمان معتقدند که این آيه اشاراتى مستقيم به مبحث انتظار و ظهور موعود آخر الزمان دارد. از جمله گفته مى شود كه واژه "وَقت المعلُوم " اشاره به اين حقيقت دارد كه خداوند با مهلت و فرصت در خواستى شيطان نه تا روز قيامت بلكه تا "وقت العلوم " يا "وقت معين "، كه اشاره به زمان و وقت مقرر براى ظهور مهدى موعود (عج) دارد، موافقت دارد و آن زمان كه مطمئناً زمانى غير از برپايى قيامت خواهد بود، وسوسه ها و حاكميت شيطان بر انسان پايان يافته و حكومت جهانى اسلام و عدل و عدالت و آزادى كامل و واقعى انسان ها توسط آن موعود تحقق مى يابد. لذا تا آنان "وقت معلوم "، بندگان صالح خدا و دوستداران عدالت و آزادى ناچارند و بايد "منتظر" تحقق آن وعده الهى باشند.
3- هوَ الَّذى ارسلَ رَسوَله بِالهُدى وَ دِينً الحَق لِيظهرهُ عَلى الدِّينِ کله وَ لَو كًره آلمشركون "
"او كسى است كه رسول اش را با هدايت و آيين حق فرستاد" تا آن را بر همه آيين ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند".
امام صادق (ع) بنابر روايتى در تفسير اين آيه فرمود:
سوگند به خدا، هنوز تفسير اين آيه تحقق نيافته است. راوى پرسيد: فدايت شوم پس جه زمانى تحقق مى يابد؟ " امام فرمود: "وقتى با اراده خدا، قائم قيام كند. از آنجا كه گفته شد بنا بر اعتقادات شيعيان، اهل بيت (ع) بهترين مفسران و حاملان معارف حقيقى و عميق قرآن هستند، لذا بايد آيه فوق را از جملهآياتى به شمار آورد كه به نص صريح، مبحث "انتظار" و موعود آخر الزمان و ظهور آن موعود در وقت و زمانى معلوم و مقرر، را مطرح نموده است.
4- "وَ لَقَدْ كَتبَنا فِى الذبؤر مِنْ بَعدِ الذكر ان الاَرضَ يَرثُها عبِادِى الصالِحؤن، إنَّ فِى هذا لِبللأغاً لِقويم عابدين ". "ما بعد از تورات، در زبور ]داوود[ نوشتيم كه بندگان شايسته ام وارث ]حكومت[ زمين خواهند شد، در اين، پيام روشنى براى گروه عبادت كنندگان است ". در آيه محل بحث سخن در اين است كه اين وعده الهى به وارثت صالحان نه تنها در قرآن، بلكه در كتب آسمانى پيامبران پيشين نیز آمده است، و در حقيقت اديان آسمانى ديگر نيز در انتظار رسيدن منجى و مصلحى هستند كه ظلم و ظالمان را از بين ببرد و عدالت و آزادى را جايگزين آن نمايد. به تصريح آيه فوق، عباد صالح و نيكوكار خداوند وارثان ]حكومت [ زمين خواهند شد. وراثت و ارثى كه جهان شمول است. بدين معنى كه با ظهور مهدى موعود (ع)حاكميت كل زمين از آن نيكوكاران خواهد شد.
در مزامير داود، مزمور 37 ،كه در آيه 105 سوره انبيا (آيه اخير الذكر) نيز اشاراتى به آن شده است، خطاب په داوود(ع) آمده است: "كار اشرار تو را نگران نكند و بر گناهكاران حسرت مبر" زيرا مانند گياه، زود پژمرده مى شوند و مثل علف سبز، تند خشک مى گردند. بر پروردگار توكل کن و كار خير انجام بده.. راهت را براى پروردگار خالص ساز و بر او توكل كن تا كارت را بر عهده گيرد و بى گناهى ات را مانند نور، آشكار كند و مثل خورشيد تابان، حقت را ظاهر سازد. در پيشگاه پروردگار، آرام گير و با شكيبايى، در انتظار ] فرمان[وى باش و... خود را از عضب نگه دار و خشم را ترک كن و براى انجام شر، متهور مباش؛ زيرا اشرار در مى مانند، اما نيكوكاران، خيرات زمين را به ارث مى برند و به فيض صلح و سلامت مى رسند... از شر دور باش و خوبى كن كه تا ابد آرام باشى " زيرا پروردگار عدالت را دوست دارد و از پارسايان حمايت و تا ابد آنان را حفظ مى كند. اما ذریه اشرار نابود ميشوند. درستكاران، خيرات زمين را به ارث مى برند و تا ابد در آن مى مانند.. رهايى و رستكارى نيكوكاران، از جانب خداست و او به هنگام تنگى، دژ و امان آنان است. به حق، پروردگار كمک شان مى كند و از اشرار نجات شان مى دهد و رهايى مى بخشد؟ زيرا زير حمايت پر وردگا رند. "
محتواى گزيده هاى فوق از مزمور 37 ]مجموع مزامير داوود[ كه در سطور پيشين نقل كرديم، عينأ همان است كه در آيه 105 سوره انبياء از آن سخن به ميان آمده است. لذا با توجه و استناد به آيه فوق و آنچه كه از مزامير داود نقل شده، مى توان نتيجه گرفت كه اساساً در اديان سه گانه آسمانى؟ مسيحیت، يهوديت و بويژه اسلام مقرر است كه آينده نهايى زمين، از آن صالحان بوده و همگان شاهد پيروزى اجتناب ناپذير پاكى ها ، عدالت، حقيقت و آزادى و... بر ناپاكى ها ، ظلم و ستم، فريب و نيرنگ، استبداد و خود كامگى، جهل و خرافات و تاريكى ها باشند. همگى اين اديان اتفاق نظر دارند آن كسى كه خداوند وعده اش را به دست او در زمين محقق و عملى خواهد ساخت از فرزندان ابراهيم بوده و شريعتى كه بدان حكومت مى كند، آيين موسى نيست، بلكه دين پيامبرى است كه خداوند در آخر الزمان، وى را مبعوث مى كند. با دقت در آياتى كه نقل كرديم مى توان چنين استنباط كرد كه همواره سنت الهى بر اين است كه هر جا بندگان صالح به ضعف كشيده شوند و با استعانت و استمداد از خداوند براى زدودن پليدى ها قيام كنند و در راه خدا با ظالمان و حاكمان جور و ستم به مقابله برنخيزند، خداوند به آنان وعده پيروزى داده است و همینان اند كه وارد زمين مى شوند و احكام خدا را اجراء مى كنند. آيه 105 سوره انبياء، حكايت از آينده اى دارد كه حكومت جهانى توسط صالحان و نیكوكاران بطور حتم براى برپايى عدالت و راستى عملى و تحقق خواهد يافت. مفسر اين آيه احاديث و رواياتى است كه از پيامبر اسلام و اهل بيت (ع) نقل شده است. ما بعضى از آنها را در مطالب پيشين و بعضى ديگر را در ادامه مقاله، براى فهم و درک بهتر آيات ذكر كرده و خواهيم كرد. ضرورى است كه ياد آور شويم روايات و احاديث مرتبط با موضوع اين مقاله فراوان اند، اما با توجه به فرصت و مجال اندک ما در این جا به ذكر مختصرى از آنهمه بسنده كرده ايم.
بر اساس اين روايات، سر انجام اهل زمين شاهد حاكميت و برقرارى عدالت و راستى هاى فراگيرى خواهند بود كه توسط يكى از اهل بيت و فرزندان پيامبر اسلام، تحقق مى يابد. لذا مى توان گفت اساساً ظهور و گسترش اسلام به منزله مقدمه اى است براى رسيدن و تحقق اين وعده الهى (ظهور موعود آخر الزمان و برقراری عدالت و حاكميت صالحان) در آخر الزمان يا به تعبير قرآن، در "وَقت معلوم " اگر قبل از آن روز موعود و "وقت معلوم "، قيام و جنبشى دينى صورت گيرد و به وسيله مصلحان دين، حكومتى بر مبناى دين تشكيل شود، اين حكومت سايه اى از آن روز موعود است. شكل گيرى و تحقق نهضت ها و جنبش های دينى اى چون انقلاب اسلامى به رهبری امام خمينى ره در سال 57، را مى توان بر اين اساس تعبير و تعريف نمود.
خلاصه آنكه خداوند در سوره انبياء، بعد از بيان قيام پيامبران بر ضد باطل و برخورد ناشايست دشمنان لجوج و مردمان غافل، خبر از روزى مى دهد كه در سراسر عالم، حق بر باطل، توحيد بر شرک و عدالت بر ظلم پيروز
مى شود و آينده اى درخشان و سعادتمند در پيش روى بشريت است.
خداوند در كتب مقدس پيشين نيز تحقق چنين روزى را وعده داده است، همچنانكه شيخ طوسى از امام باقر(ع) روايت مى كند كه: "اين وعده اى به مؤمنان است كه آنها وارث همه زمين مى شوند"
اهل سنت نيز از پيامبر اسلام(ص) روايت كرده اند كه:«این وعده ای به مومنان است که آنها وارث همه زمین می شوند » اهل سنت نیز از پیامبر اسلام (ص) روایت کرده اند که :
"لِتمْلأن الارض ظُلماً وَ عُدواناً، ثمَّ ليُخرجنَّ رَجل مِن أهل بَيتى حَتّى يَفلأها قِسْطاً وَ عَدلاً كما مَلَئتْ ظلماً وَ عدواناً "زمين از ظلم و دشمنى پر ميشود، تا اينكه مردى از اهل بيت من قيام كند تا زمين را از قسط و عدل پر كند، همچنانكه از ظلم و دشمنى پر شده است " در روايتى از امام على (ع) نقل شده است كه: لَو لَم يَبقىُ مِنَّ الدَهر اِلآيَومٍ ، لَبَعَثَ اللّه تَعالى رَجُلأً مِن اَهلٍ بَيتى يَمْلَاها عَدلأ كَما مَلئت جوراً" "اگر از روزگار فقط يكروز باقى مانده باشد، خداوند مردى از اهل بيت مرا برمى انگیزاند و زمين را از عدل پر مى كند، همچنانكه از ظلم پر شده بود" بجاست يادآورى اين نكته كه بسيارى از احاديث و روايات مربوط به ظهور موعود آخر الزمان و اختصاصأ مهدى موعو(عج)
علاوه بر راويان و انديشمندان شيعى بسيارى از علما و انديشمندان شهير اهل تسنن نيز در كتب خود بويژه صحاح سته، احاديث بى شمارى درباره مهدى موعو(ع)(ای) كه از اهل بيت و فرزندان پیامبر (ص) است، را نقلى كرده اند من جمله: ا- مسلم در كتاب الايمان در صحيح خود 2- ابن القيم در المنار 3- شيخ صديق حسن در كتاب خود بنام "الاذاعه " 3- الهيثمى در كتاب مجمع الزوائد 5- ابوداود در سنن خود در فصلى تحت عنوان"اخبار المهدى " 6- سيوطى در آخر كتاب خود "ألعرف اُلوردى فى أَخبار المَهدى " و... در ادامه آخرين آيه اى كه ذكر کردیم(آیه 105 سوره انبیاء) آمده بود: «انّ فی هذا لبلاغاً لقوم عابدین» « در این، پیام روشنی برای گروه عبادت کنندگان است» محتوای این قسمت از سوره انبیاء اشاره به این معنی دارد که فقط مومنین و عابدین هستند که توانایی و قدرت درک و تحمل کلام وحی را دارایند. چرا که بنابر منطق قرآن، فقط همینان (مومنین و متقین) اند که وحی عالم غیب را باور دارند: «الذین یومنون بالغیب» بنابر آنچه گفته شد روشن گردید که بر اساس تعالیم و معارف قرآنی و اعتقادی مسلمانان بویژه از نگاه شیعی، وظیفه هر انسان مومن و خداباور آن است که از جمله منتظران تحقق وعده الهی و ظهور مهدی موعود (ع) باشند، انتظاری که نه تنها جنبه انفعال ندارد بلکه به مومنان برای عمل به تکالیف دینی و دستورات خداوند در راستای تحقق و بهره مندی از جامعه ای آرمانی، جهت،امید و انرژی مضاعف می بخشد و مومنان را در راستای برچيدن بساط ظلم و بى عدالتى و زدودن پليدى ها و ناپاكى ها (تبعيض، فريب و نيرنگ، خودكامگى، خشونت، جنگ و ويرانى و...) ترغيب و آنها را به تلاش و كوششى مستمر و بى پايان تا تحقق كامل و نهايى آن وعده الهى ، وا مى دارد.
5- "وًعَدًاللّه الّذينَ امَنوا مِنکم وَ عَمَلؤا الصالِحُات لیستخلَفنّهُم فِى الارْض كما استَخلَفَ الّذين مِن قبلهم وَِ ليُمَكنن لَفم دينَهُم آّلذي آرتَضى وَ لِییدگنهم مِن بَعدِ خَوفهِم ا امنا يَعبُدونَني لا یشركونَ بي شَيئأ وَ مَن كَفَرَ بَعدَ ذلِک فَاؤلئِک هم الفاسقُون .
"خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، وعده مى دهد كه قطعاً آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد- همانگونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد- و دين و آئينى را كه براى آنان پسنديده، پا بر جا وريشه دار خواهد ساخت، ترس ايشان را به امنيت و آرامش مبدل مى كند، آنان جنان كه تنها مرا مى پرستند و چيزى را شريک من نخواهند ساخت، و كسانى كه پس از آن كافر شوند،
فاسق اند".
آيه فوق اشاره به اين مطلب دارد كه جهان در آغاز در اختيار شايسته ترين و صالح ترين بندگان خدا بود و در انتها نيز در يد قدرت بندگان صالح در روى زمين خواهد بود. مضمون و پيامى كه به كرات در آيات قرآن و روايات و احاديث اهل بيت براى تنبه و تذكر به مؤمنين، تكرار گشته است.
همانطور كه در مطالب پيشين گفته شد در ادبيات كلامى و روايى مسلمين بويژ ه شيعيان، احاديث بسياری از پيامبر اسلام (ص) و ائمه شيعه(ع) درباره انتظار و حضرت مهدى (عج) روايت و نقل شده است. علاوه بر موارد اخير، احاديث ذيل نيز از آن جمله اند:
1- از پيامبر اسلام نقل شده است كه:
"يَخْرخ فى آخر الزَّمان رَجًلأ مِن وَلَدي إسمُه اسمي وَ كُنيتهّ كَكُنيتي يَمْلَأ آلأرْض عَدلأ كما مَلَئت جَورأ، فَذلک المَهدى "
"در آخر الزمان مردى از فرزندان من قيام مى كند كه اسم او همانند اسم من و
كنيه اش مثل كنيه من است. زمين از عدل پر ميسازد" چنان كه از ظلم پر شده بود و او مهدى است.
2- حديث ذيل از آن جمله احاديثى است که راویان آن از اهل سنت بوده اند. ابی داود و ترمذی و احمد حنبل از ابن مسعود و غیره روایت نموده اند. ابن مسعود روایت کرده است که پیامبر اکرم (ص) فرموده است:
«لو لم یبقی من الدّنیا الایوم واحد لطوّل ا... ذلک الیوم حتّی یبعث رجل منی (أو من اهل بیتی)، یواطی اسمه اسمی»1
"اگر از عمر دنيا جزء یک روز باقى نمانده باشد، خداى تعالى آنان روز را چنان طولانى کند تا در آن روز مردى از من (يا اهل بيت ام) قيام كند كه اسم او، اسم من است ".
3- بنا بر نتایج برخى پژوهش ها، گويا بالغ بر سى روايت از امام رضا (ع) در زمینه انتظار و مهدى موعود (ع) يافت و جمع آورى شده است كه ما در اين جا از آن همه به يک مورد اكتفا كرده ايم؟ نقل شده كه امام رضا خطاب به دعبل خزايى (مديحه سراى اهل بيت) مى فرمايد:
"يا دِعبل! الإمام بَعدى مُحمد بن علی وَ بَعد عَلى ابنة الحَسَنْ و بَعد الحَسَن ابنه الحجّه القائم المنتظر في غيَبُة، المطاع في ظهوُره لَو لَم لَبق مِن الدّنيا اِلا يَومٍ واحد لِطول الله عز و جل ذلك اليَوم حتى يخرجُ فيَملاء الارض عَدلا كما مًلئَت جَورأ"، "اى دعبل! امام پس از من فرزندم محمد وپس از محمد فرزندش على و پس از على فرزندش حسن و پس از حسن فرزندش حجت قائم است. همو كه در غيبتش انتظار كشيده مى شود و در ظهورش اطاعت مى گردد. گر]عمر[ از عمر دنيا يک روز بيشتر باقى نمانده باشد، خداوند عز و جل آن روز را آن قدر طولانى مى كند تا او قيام كند و زمين را از عدل و داد پر كند، همچنانكه از جور و ستم پر شده بود".
احاديث و روايات بيشمارى نيز از ساير ائمه شيعه (ع) درباره موضوع مورد بررسى (انتظار و مهدى موعود در قرآن) نقل شده، بنابر آنچه در كتاب مجمع احاديث الامام المهدى (عج) آورده شده است، مجموع رواياتى كه از امام محمد باقر و امام جعفرصادق در اين باره نقل شده ، بدون در نظر گرفتن موارد مشابه، افزوق بر 350 روايت است.
قرآن و مبانى فكرى و فلسفى عصر انتظار و تحقق حكومت جهانى اسلام: مبانى فكرى و فلسفى تمدن و فرهنگ اسلامى بطور عام، و مقوله انتظار وموعود آخر الزمان و تشكيل حكومت جهانى اسلام به طور خاص، رهاورد كلام خدا (وحى)بعثت انبياء و امامت اولياست. تمدن و فرهنگ اسلامى از طرفى و از طرف ديگر تعاليم اعتقادى و نظرى دين اسلام من جمله آموز انتظار و ظهور موعود بر مبناى مبانى واژگانى قرآنى به جهان بشریت عرضه شده اند كه از جمله آنها مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
همه مسلمانان بر اين باورند كه اسلام، آخرين حلقه از سلسله طولانى نبوت است و از هر جهت كامل ترين و جامع ترين دين مى باشد و تا روز قيامت نيز بشر را از هر جهت كفايت خواهد كرد. روزى فرا خواهد رسيد كه تمامى آدميان و پيروان اديان ديگر، براساس اين آموزه (اسلام)، عمل خواهند كرد و بدين ترتيب، جهان در تسخير آموزه ها و تعاليم خاص دين اسلام در خواهد آمد. آيات ذيل اشاره به اين حقيقت دارند:
- "اِن الدّين عِندَ اللّه الإسْلام "
)، در حقيقت، دين نزد خداوند، همان اسلام است ".
- "وَ مَن يَبْتَغِ غَيرَ الاسلام دیناً فلن یقبل مِنه "
"و هر كه جز اسلام، دينى ]ديكر[ جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود"
- اَليَوم أكمَلْتُ لَكم دينَکم .
"امروز دين شما را برايتان كامل گردانيدم ".
- "وَ هو الّذي ارسل رَسولهِ باِلهدی وَ دين الحَق لِيظهرهُ عَلى الدّين کله !،،
"او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پيروز گرداند".
فحوا و محتواى همگى اين آيات اشاره به عقايد مسلمين درباره حقانيت، جامعيت، خاتميت و جهان شمولى دين اسلام دارد و اينكه روزی فراخواهد رسید كه حكومت جهانى اسلام كه مبارزه و تلاش در جهت شكوفايى وتحقق ارزش ها و استعدادهاى انسانى و حاكميت عدالت بر جهان در سرلوحه برنامه ها و اهداف آن قرار دارد، محقق خواهد شد.
از نگاه اسلام، توحيد(يعنى اذعان و ايمان عملى و قلبى به يگانگى خداوند)، نخستين شرط ورود هر انسانى در جرگه مسلمين و لذا لازمه ورود به امت واحده يا همان جامعه جهانى اسلام است. از اين رو، قرآن با تعابیرى چون "لا اِلهَ اِلا الله " "لا اِلهَ اِلا هُو" و... اهتمام ويژه خود را بر اين اصل ابراز كرده است.
يكتا پرستى، نقطه مشترک همه انسان هايى است كه در جامعه جهانى و واحد اسلام مشاركت مى ورزند، و آن فراگیرترين عامل همگرايى اجتماعى انسان ها به شمار مى رود، به همين دليل در قرآن آمده است:
"فَاَقِم وَجْهکِ! لِلدين حَنيفأ فِطرتَ اللّه التي فَطَرَ النَّاس عَلَيها لاتبَدیلَ لِخَلْق الله ذلِک الدين القَيم و لكن اکثر الناس لايَعلمؤن "
پس روى خود را متوجه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسان ها را به آن آفريده، دكركونى در آفرينش الهى نيست، اين است آيين استوار، ولى اكثر مردم نمى دانند".
آخرت گرايى يا همان فرجام خواهى در برخى از اديان بعنوان يكى از اصول اساسى و اعتقادى آن دين محسوب مى شود. در انديشه اسلامى از آن بعنوان "معاد" ياد مى شود. آنطور كه گفته شده است، تاكيد اسلام بر معاد، به منظور تأسیس يک نظام جهانى است كه تا در كنار اعتقاد به مبدا، بر تأثير و سرنوشت سازبودن اين اعتقاد در جهت گيرى زندگى فردى، جمعى و جهانى انسان ها تأكيد گردد. زيرا بطور حتم چنين انديشه و باورى كلية رفتارهاى فردى، اجتماعى، خانوادگى و... و حتى سياسى و اقتصادى و آموزشى و... افراد و مؤمنان را تحت تأثير و گاه كاملاً تحت كنترل خود در مى آورد. در قرآن مى خوانيم: "افحسبتم إنما خَلقناکم عَبَثاً وَانكم الينُا لأترجَعُون " "آيا چنين پنداشتند كه شما را بيهوده آفريده ايم و هرگز به سوى ما باز نمى گرديد ".
گفته شد بنا به اعتقاد مسلمين بويژه شيعيان، آخرالامر با ظهور مهدى موعود (ع)، اسلام بر ساير اديان و ايدئولوژى ها استيلا يافته و با برچيدن بساط بى عدالتى، پليدى ها، ظلم و ستم، جهل و خرافات، حكومت جهانى اسلام را بر جهان جارى و محقق خواهد ساخت. در بسيارى از منابع اسلامى، از وعده ها، خصوصيات و اختيارات و عملكردهايى ياد شده است كه جملگى آنها جز با تشكيل حكومت واحد جهانى محقق نخواهد شد، از جمله در قرآن بارها وعده داده است كه مستضعفان و صالحان وارثان زمين خواهد بود يا اينكه در بسيارى از آيات وعده داده شده که ظلم و ستم برای همیشه از زمین برانداخته خواهد شد و .... و نیز در برخی روایات از اختیارات و قدرت و امکانات مطلق و جهانی امام غایب یاد شده است که عملاً ،بنابر این عقیده جهانی نخواهد بود. در روایتی از امام محمد باقر (ع) چنین نقل شده است:
«قائم ما با انداختن بیم و هراس در دل ستمگران یاری شود، با پشتیبانی (حمایت از جانب خدا ) تایید
می گردد، زمین برایش خاضع و تسلیم می شود، گنج ها و خزاین برایش آشکار و نمایان می شود، حکومت او شرق و غرب عالم را فرا مى گيرد. خداوند به وسيله او دين اش را بر تمامى اديان چيرگى مى بخشد، هر چند مشركان كراهت داشته باشند. در زمين خرابى و ويرانى نمى ماند، مگر آنكه آباد شود و عيسى بن مريم (ع) از آسمان فرود آيد و پشت سر او نماز گذارد.»1
از جمله مبانى و اركان فكرى و نظرى دين اسلام بویژه در ارتباط با مبحث انتظار و عصر ظهور، تحقق و اجراى كامل و واقعى كرامت و شرافت انسانى است، آنگونه كه شايسته جايگاه و مقام مخلوقى چون انسان است كه در قرآن از آن بعنوان "خًليفَه اللّه " ياد شده است. اين واژه دلالتى خاص بر جايگاه و مقام والاى انسان بعنوان انسان و بعنوان يكى از مخلوقات خداوند كه در موارد متعددى از آن بعنوان "اشرف مخلوقات ياد شده است، دارد. بطور حتم واژه هايى چون "خَليفَة اللّه " و "اشرف مخلوقات " و... همگى حكايت از ارزش، جایگاه و كرامت و شرافت خاص انسانى در تعاليم اسلامى و آموزه هاى قرآنى دارند. بسيارى از روايات ائمه شيعه (ع) نيز متضمن همين معنى و پيام اند.
در قرآن بارها خداوند از انسان بعنوان خليفه خود بر روى زمين ياد مى كند و یا در جايى ديگر مى فرمايد:
«وَ لَقَد كَرِّمنا بنى آدم »
"ما آدمى زادگان را گرامى داشتيم "
لذا بر اساس آموزه هاى دينى و قرآنى بطور حتم ، جهانى سرشار از بى عدالتى، تبعيض، ظلم و ستم، فقر، جهل و خرافات، فجايع بيشمار انسانى چون جنگ و كشتار و 000، استكبار، استبداد و خودكامگى، استضعاف و شايسته و بايسته بنى آدم (كه خليفه اللّه است) ومرضى مومنان نبوده و نخواهد بود و به تبع اين آموزه بايد روزى فرا رسد كه جهان آنگونه باشد و بشود كه شايسته و بايسته و در خور مقام انسان ها و منطبق با ارزش هاى انسانى و كرامت و شرافت آدميان است.
از خلال بررسى آيات، روايات و منابع و آراء مختلف انديشمندان مسلمان و بويژه شيعيان برمى آيد كه تحقق حكومت جهانى موعود آخر الزمان مبتنى بر دو اصل است. همانگونه كه پيامبران پيشين و پيامبر اسلام (ص) نيز رسالت و تكليف الهى و نبوى خويش را بر اساس اين دو اصل محقق ساخته اند:
قرآن در اين باره مى فرمايد:
"ما أرْسَلناک اِلاّ كافه لِلنّاس بَشيرا وَ نَذیرا"
«ما تو را نفرستاديم جز براى بشارت و بيم دادن همه مردم ".
و نيز اضافه مى كند:
قل يا أيها الناس إني رَسول اللّه إليکم جَميعاً"
"بگو: اى مردم، من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم "
به استناد آيات فوق، پيامبران و ائمه اطهار(ع) بطور اعم و حضرت مهدى (ع) نيز بطور خاص در وهله اول رسالت جهانى و الهى خويش را بر مبناى دعوت و هدايت عمومى انسان ها و با استفاده از مكانيسم بشارت و نيز بيم و انذاز (يعنى همان آگاهى بخشى) انجام مى دهند. خداوند به پيامبر دستور مىدهد كه چنانچه دشمن تو از در مسالمت وارد شد، تو نيز با او موافقت كن:
"وَ ان جنحُوا للِسلم فَاجنَحْ لَها"
" (دشمنان) اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح درآى ".
اين اصل يعنی جهاد فى سبيل اللّه، به كرات از آن در قرآن ياد شده و از عاملان آن به نيكى ياد و گرامى داشته شده اند. در بيان جايگاه و اهميت خاص آن در اسلام بويژ ه اسلام شيعى همين بس كه "جهاد" يكى از فروع دين به شمار مى آيد. همانطور كه گفتيم آيات و روايات بيشمارى درباره اين اصل، نقل و روايت شده است. بنا بر همين مستندات، اقدام به جهاد در مواردى خاص و معدود، ضرورى و مطرح و البته مستلزم وجود شرايطى خاص مى باشد" هنگام تهاجم مسلحانه دشمن به قصد نابودى كيان و حريم جامعه اسلامى و نيز زمانى كه دشمنان از راهى غير از در صلح و مسالمت وارد شوند و دربرخورد با دعوت اسلام به شكلى لجوجانه با مسلمين به مقابله برخيزند و... آنگاست كه جهاد فى سبيل اللّه (كه در متون فقهى و دينى مسلمين، گونه ها و شرايط مختلف آن بر شمرده شده ) ضرورت پيدا مى کند لذا شيعيان معتقدند كه حكومت جهانى مهدی موعود (عج) نيز بر مبناى اين دو اصل قرآنى و شيوه پيامبرانه محقق خواهد شد. آياتى كه در قرآن اشاره به اين اصل دوم (اصل جهاد و دفاع)دارند بيشمارند. موارد ذيل از آن جمله اند:
"الف- وَ قُاتلوُا فى سَبيل الله الذين يقاتلونکم وَ لا تعْتَدوا إن اللّهَ لا يحبّ المعتدين ".
"و در راه خدا با كسانى كه با شما مى جنكند، نبرد كنيد و ار حد تجاوز نکنید، كه خدا تعدى كنندگان را دوست ندارد".
نكته قابل توجه در اين آيه آن است كه مومنين را در برخورد با دشمنان خود، دعوت به رعايت جانب اعتدال و انصاف مى نمايد و آنها را بر حذر مى دارد از اينكه حتى با دشمنان خود نيز بر مشى معتديان عمل ننمايند. اين نكته اى بس زيبا و ارزشمند است.
ب- "وَاقتلوهم حَيث ثَقَفممُوهُم وَأخرجؤهم مِن حيَث أخرجُوکم وَ الفِتنَه اَشّدَّ منَ القتل...»
"و آنها دشمنانى كه از هيچ گونه جنايتى ابا ندارند هر كجا يافتيد، به قتل برسانيد! و از آن جا که شما را بیرون کردند، آنها را بیرون کنید و فتنه از کشتار هم بدتر است »
بى شک انقلاب اسلامى ايران با الهام از دو پديده و عنصر اعتقادى شيعى"عاشورا" و بويژه "مقوله انتظار" شكل گرفته است. امام خمينى با تأثير و الهام از فرهنگ عاشورا و تحليل، تبيين و ارائه قرائتى نوين و در عين حال منطبق بر ديدگاه قرآن، انديشه تشكيل حكومت اسلامى در عصر غيبت را مطرح و با تلاش مستمر و مجاهدت خستگى ناپذير در راه تحقق اين انديشه، راهى را براى خروج مسلمين از بن بست هاى عصر غيبت گشودند و بدين شكل به انتظار، معنا و مفهومى تازه، "فعّال، و تاثير گذارى بخشيدند.
ايشان (امام خمينى) درک و مفهومى را كه در طول قرون و اعصار از مقوله انتظار در قرآن و مكتب تشيع، در اذهان بسيارى از مسلمين و شيعيات حتى انديشمندان و علماى دين نقش بسته بود، دگرگون ساخت و با تفكرى كه "انتظار" را برابر با سكون، ركود و تن دادن به وضع موجود معرفى مى كرد به مقابله جدى پرداخت:
"همه ما انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار خدمت كنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور انشاءاللّه تهيه شود".
بنيانگذار انقلاب اسلامى، معتقد بودند كه بايد با گسترش اسلام راستين در جهان و مبارزه با سلطه جهان خواران، راه را براى ظهور منجى موعود (عج) هموار ساخت. اين دقيقاً منطبق با آن مفهومى از«انتظار» است كه ايشان آن را با الهام و دريافت نوين از مفاهيم قرآن ارائه نمودند و ما از آن بعنوان "انتظار فعّال " ياد كرديم؟ انتظارى كه مسلمين را نه تنها به انزوا، سكوت، گوشه نشينى، تن دادن به ذلت و وضعيت نابسامان موجود، فرا نمى خواند، بلكه آنان را براى عمل به تكاليف دينى، اجتماعى و سياسى خود و مهيا ساختن زمينه ها و بسترهاى مناسب ظهور مهدى موعود(عج) ترغيب و تهييج مى نمايد. در جايى از سخنان امام خمينى آمده است:
«همه ما انتظار داريم وجود مبارک ایشان را، ليكن، با انتظار تنها نمى شود، بلكه با وضعى كه بسيارى دارند، انتظار نيست. ما بايد ملاحظه وظيفه فعلى شرعى، الهى خودمان را بكنيم و باكى از هيچ امرى از امور نداشته باشيم. "
یا در جايى ديگر مى فرمايد:
"ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم ستمگران، را دركشورهاى اسلامى مى شكنيم و با صدور انقلاب مان، كه در حقيقت صدور اسلام راستین و بيان احكام محمدى است ، به سيطره و سلطه و ظلم جهانخواران
خاتمه مى دهيم و به يارى خدا راه را براى ظهور منجى و مصلح كل و امامت مطلقه حق، امام زمان (ارواحنا فداه) هموار مى كنيم ".
امام خمينى، انقلاب اسلامى ايران را نقطه شروع انقلاب و تحقق حكومت جهانى مهدى موعود(عج)
مىدانستند، لذا از اين رو بود كه پیوسته به مسئولان نظام توصيه مى كردند كه هرگز از آرمان ها و ارزشهاى انقلاب اسلامى كه همانا" تشكيل حكومت جهانى اسلام و تحقق حاكميت مستضعفان بر زمين" (به تعبير قرآن) است، غافل نشوند:
" مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست، انقلاب مردم ايران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت (راواضاه فداه) است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرج اش را در عصر حاضر قرار دهد، مسايل اقتصادى و مادى اگر لحظه اى مسئولين را از وظيفه اى که بر عهد دارند منحرف کند ، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را دراداره هر چه بهتر مردم بنماید و این بدان معنی نیست که آنها را از اهدافت عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منحرف کند»2 با كمى تامل و دقت در كلام و سخن امام دريافته مى شود كه فهم و
دريافت ايشان از معارف قرآنى و الهى بويژه درباره مقوله انتظار و ظهور منجى آخرالزمان، دقيقاً منطبق با ديدگاه قرآن و مفاهيم و معارف اهل البيت مى باشد. با پيروزى انقلاب اسلامى تلاش و مبارزات بى امان ايشان به بار نشست و توانست با استناد به كلام وحى و اشارات اهل بيت، آن كج فهمى ها و نا آگاهى هايى كه در جامعه مسلمين بويژه شيعيان از مقوله انتظار وجود داشت، از بين ببرد و حقايق ناب و اصيل دين اسلام را به بشريت عرضه نماید. نتيجه و سخن آخر در مقدمه اين پژوهش با استناد به حديث ثقلين خاطر نشان كرديم كه شناخت اسلام بالاعم بدون رجوع به قرآن و سيره پيامبر و عترت آن غیر ممكن وعملى نخواهد بود و نيز يادآور شديم که درک و فهم قرآن و مفاهيم و آموزه هاى اين كتاب آسمانى (به طور خاص)نيز بدون رجوع به اهل بيت (به عنوان مفسران حقيقى قرآن) و بهره مندى از معارف و تعاليم ايشان امرى است ناشدنى. لذا براين اساس عنوان " انتظار و موعود آخرالزمان در قرآن به روابّ اهل البیت، را براى موضوع پژوهش خود برگزيديم.
تلاش ما در اين مقاله بر آن بود كه مستندات و شواهد قرآنى و مقوله انتظار و مهدى موعود را كه از جمله بديهيات و به تعبيرى ضروريات دين اسلام بويژه مكتب تشيع است، را با استفاده و بهره مندى از روايات و معارف اهل بيت مشخص سازيم. رواياتی كه از پيامبر اكرم و ائمه شيعه در اين باره در مكتب احاديث و روائى شيعى و اهل تسنن نقل شده بالغ بر چندين هزار حديث و روايت ميباشد. لذا با توجه به محدوديت فرصت و مجال و بنا به اقتضائات اين پژوهش ما صرفاً به گلچين و گزيده اى از آنهمه اكتفا كرديم.
ا. قرآن كريم، ترجمه آيات الله ناصر مكارم شيرازى
2. شيخ صدوق، الامالى
3. گفتمان مهدويت مجموعه مقالات و سخنرانى ها،قم، بوستان كتاب ، سال 1381
4. عبدعلى بن جمعه العروسى الحويزی، تفسير نور الثقلين، قم، انتشارات علميه، (بدون تاريخ)
5. ماهنامه موعود، شماره 44، سال 8، خرداد 83
6- دوانى، على، مهدى موعود، تهران، دارالكتب الاسلاميه (بدون تاريخ)
07 ابى جعفر محمد بن يعقوب كلينى، الكافى ] اصول كافى [ دارالكتب الاسلاميه، سال 1365
8. الطوسى، محمدبن الحسن التبيان، جلد 7
09 المتقى الهندى،. كنزالعمال، جلد 14
10. سبط ابن جوزى، تذكره خواص الامه، لبنان، مؤسسه اهل بيت، 1406
011 الربعى الحلى (1بن طريق)، العمده، قم، مؤسسه الامام الصادق، 1412
012 العطاردى الخبوشانى، عزيزاللّه، مسندالامام الرضا )!(، ج
13. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ترچمه منصور پهلوان، چاپ اول، قم، سازمان چاپ و نشر دار الحديث، سال 1380، ج1
14. صحیفه نور، جلد 7، 19، 20، 21( مجموعه سخنرانى ها وپيام هاى امام خمينى)
پژوهشگران و علاقمندان به آشنايى با تعاليم و مباحث اعتقادى شيعيان بويژه معارف اهل بيت و فرهنگ مهدوى، مى توانند ضمن رجوع به بخش منابع و مراجع، به كتاب ها و سايت های اينترنتى كه در ذيل به معرفى آنها پرداخته ايم، مراجعه نمايند:
1- الكافى، ابى جعفر محمد بن يعقوب كلینى، 8 ج، چاپ چهارم، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1345
2- كمال الدين و تمام النعمه، شيخ صدوق، 2 ج، ترجمه منصور پهلوان، چاپ اول، قم، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، سال 1380.
3-شيخ مفيد، الارشاد فى معرفه حجج اللّه على العباد، ترجمه سيد هاشم رسولى محلاتى، تهران، علميه الاسلاميه، (بى تاريخ).
4- شيخ طوسى، كتاب الغيبه، تحقيق عباداللّه الطهرانى و على احمد ناصح، چاپ دوم، قم، موسسه المعارف الاسلاميه، 1317 ق.
5- (ترجمه فارسى كتاب فوق)
شيخ محمد رازى، تحفه قدسى در علائم ظهور مهدى موعود، 1350، تهران، انتشارات اسلاميه
6- سيد محمد جواد مرعشى نجفى، چهره درخشان امام زمان، اين كتاب ترجمه فارسى كتاب الزام الناصب فى اثبات الحجه الغائب (ع) قم، مكتب الرضى 1404) شيخ على يزدى حائرى بشمار ميرود.
7- روزگار رهايى(ترجمه يوم الخلاص) كامل سليمان، 2 ج، ترجمه على اكبر مهدى پور، چاپ سوم، تهران، آفاق، 1376
8- ]كتابنامة [ در جستجوى قائم: معرفى 1852 جلد كتاب پيرامون احوالات حضرت مهدى عج، سيد مجيد پور طباطبايى، چاپ اول، قم، ناشر مسجد جمكران، 1370
9- كتابنامه حضرت مهدى (عج) : معرفى بيش از 2000 عنوان كتاب مستقل به زبان هاى مختلف، 2 ج، على اكبر مهدى پور، چاپ اول، قم، مؤمسسه چاپ الهادى، 1375
10- مجتهدى، سيد مرتضى، الصحيفه المباركه المهدويه ، چاپ اول، انتشارات حاذق قم، سال 1419 ق
1 ا- آيت اللّه مافى گلپايگانى، منتخب الاثر (اين اثر شش هزار حيث در ارتباط با مهدويت و امام زمان (ع) مى باشد)
1- آیت ا... خامنه ای www.khamenei.com
2- آیت ا... مکارم شیرازی www.makarem shirazi.org
3- آیت ا... مصباح یزدی www.mesbah yazdi.org
4- شبکه دوستداران و یاوران امام مهدی، علیه السلام www.al-mahdi.org
5- شبکه امام قائم( عج) www.algaem.net
(شامل مطالب مربوط به امام عصر (عج) همچنین پاسخ به شبهات و مفاهیمی چون: اصل اعتقاد به حضرت صاحب عصر (عج) ، غیبت صغری و کبری، شیعه در زمان ظهور و .... می باشد)
6- شبکه جهانی شیعه www.shiaweb.org
( شامل مطالبی در دفاع از شیعه بوسیله کتابهای اهل سنت و ... می باشد)
7- مجله بقیه الله (به زبان عربی) www.bagiatollah.org
(شامل مطالبی است با موضوعات؛ در رکاب بقیه ا...، جهاد و شهادت، جامعه و خانواده ...)
8- رافد(وابسته به موسسه آل البیت)(به زبان عربی و انگلیسی) www.rafed.net
( شامل موسسات مراکز ، کتب مقالات اعتقادی ، و دویست مناظره در موضوعات امامت، اعتقاات و احکام .... می باشد. )
9- سایت اینترنتی موعود www.mouood.org
این سایت شامل مقالات مهدوی ، غیبت ، نشانه های آخر الزمان و ... معرفی کتاب و نظرسنجی پیرامون آخر الزمان و مهدویت می باشد)
10- موسسه فرهنگی انتظار نور www.monjee.org.
.........................................
|
||
● نویسنده : مسعود اشرف گنجويى | ||
|