أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ، وَأَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَالاَْرْكَانِ.
امام علیه السلام فرمود : بىارزش ترين دانش ها آن است كه تنها بر زبان متوقف شود (و در عمل ظاهر نگردد) و پرارزش ترين دانشها آن است كه در اعضا و اركان بدن آشكار شود. (و دارندهاش آن را در زندگى خود به كار بندد)
شرح و تفسير
بهترين و بدترين نوع علم امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود به علوم بى ارزش و باارزش اشاره كرده نشانه هاى آن را بازگو مى كند ومى فرمايد: «بى ارزش ترين دانش ها آن است كه تنها بر زبان متوقف شود (و هرگز در عمل ظاهر نگردد) و پرارزش ترين دانش ها آن است كه در اعضا واركان بدن آشكار گردد (و دارنده اش آن را در زندگى خود به كار بندد)»; (أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ، وَأَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَالاَْرْكَانِ). تعبير به «ما وُقِفَ عَلَى اللِّسانِ» اشاره به اين كه علمى خالى از هر گونه عمل و به تعبير معروف تنها لقلقه زبان است و به يقين چنين علمى بى ارزش ترين علم و دانش است، زيرا از يك سو براى صاحبش مسئوليت آفرين است چون طبق روايات و حكم عقل، خداوند جاهل بى عمل را زودتر از عالم بى عمل مى بخشد و از سوى ديگر چنين عالمى گرفتار خسارت فراوان شده چون اسباب نجات را در اختيار داشته و از آن استفاده نكرده و در واقع شكر اين نعمت را بجا نياورده بلكه كفران نموده است و از سوى سوم چنين عالمى منافق است، زيرا به زبان علومى را بازگو مى كند كه در عمل به آنها پشت كرده است و از سوى چهارم چنين كسى در ميان مردم منفور است، زيرا همه مى گويند: اگر اين عالم راست مى گويد چرا خودش عمل نمى كند و به همين سبب هيچ كس به او اعتماد نخواهد كرد. به عكس، عالم با عمل كه آثار علم در جوارح او (جوارح جمع جارحه به معناى اعضاى بدن) و اركان بدنش (اشاره به اعضاى مهم و رئيسى مانند چشم و زبان و دست) ظاهر شده در نظر همه مردم محترم و مورد اعتماد و در پيشگاه خدا نيز رو سفيد است. اضافه بر اين علم آميخته با عملش مردم را به سوى خدا و فضايل اخلاقى جذب مى كند و پاداش ها و بركاتِ هدايت ناس را براى خود فراهم مى سازد. قرآن مجيد، عالم بى عمل را به چهارپايى كه كتاب هايى بر او حمل كرده اند تشبيه نموده مى فرمايد: (كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً). در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه پيوسته عرضه مى داشت: «أللّهُمَّ إنّى أعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْم لا يَنْفَعُ وَمِنْ قَلُب لا يَخْشَعُ وَمِنْ نَفْسٌ لا تَشْبَعُ وَمِنْ دَعْوَة لايُسْتَجابُ لَها; خدايا به تو پناه مى برم از علمى كه سودى نمى بخشد و قلبى كه خشوع در آن نيست و نفسى كه هرگز سير نمى شود و دعايى كه هرگز مستجاب نمى گردد». در خطبه 110 از خطبه هاى نهج البلاغه خوانديم كه امام(عليه السلام)مى فرمايد: «وَإِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمِهِ كَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِي لاَ يَسْتَفِيقُ مِنْ جَهْلِهِ; بَلِ الْحُجَّةُ عَلَيْهِ أعْظَمُ، وَالحَسْرَةُ لَهُ أَلْزَمُ، وَهُوَ عِنْدَ اللهِ أَلْوَمُ; به يقين، عالمى كه به غير علمش عمل مى كند همچون جاهل سرگردانى است كه هرگز از جهل خويش به خود نمى آيد! بلكه حجّت بر او عظيم تر و حسرتش پايدارتر و سرزنش او در پيشگاه خدا سزاوارتر است!». بلكه از بعضى از روايات استفاده مى شود كه اگر انسان به علمش عمل نكند، علم از او گرفته مى شود و در ظلمت جهل قرار مى گيرد. امام صادق(عليه السلام)مى فرمايد: «الْعِلْمُ يَهْتِفُ بِالْعَمَلِ فَإِنْ أَجَابَهُ وَإِلاَّ ارْتَحَلَ عَنْهُ; علم، عمل را فرا مى خواند اگر اجابت كرد باقى مى ماند وگرنه از آن كوچ مى كند». همان طور كه در بالا اشاره شد، مهم ترين فايده وجود يك عالم در ميان مردم آن است كه مايه هدايت گردد و با سخنانش در دل ها اثر بگذارد. در حالى كه عالم بى عمل هرگز چنين آثارى ندارد. همان گونه كه در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم كه فرمود: «إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ يَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا يَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا; هنگامى كه عالم به علمش عمل نكند پند و اندرز او از دل ها فرو مى ريزد همان گونه كه باران از سنگ سخت فرو مى ريزد».