وَأَنْزَلَ عَلَیْکُمُ «الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْء» وَ عَمَّرَ فِیکُمْ نَبِیَّهُ أَزْمَاناً، حَتَّى أَکْمَلَ لَهُ وَ لَکُمْ- فِیمَا أَنْزَلَ مِنْ کِتَابِهِ- دِینَهُ الَّذِی رَضِیَ لِنَفْسِهِ; وَأَنْهَى إِلَیْکُمْ- عَلَى لِسَانِهِ- مَحَابَّهُ مِنَ الاَْعْمَالِ وَ مَکَارِهَهُ، وَ نَوَاهِیَهُ وَ أَوَامِرَهُ، وَأَلْقَى إِلَیْکُمُ الْمَعْذِرَةَ، وَاتَّخَذَ عَلَیْکُمُ الْحُجَّةَ، وَ قَدَّمَ إِلَیْکُمْ بِالْوَعِیدِ، وَأَنْذَرَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذَاب شَدِید.
خداوند کتاب (قرآن) را بر شما نازل کرده است، که بيانگر همه چيز است (و تمام امورى که به هدايت و سعادت و نجات انسانها مربوط است در آن بيان شده) و پيامبرش را، آن مقدار در ميان شما عمر داده که براى او و شما آيينى را که مورد رضاى اوست و در کتاب آسمانى اش نازل کرده، کامل نمايد و بر زبان پيامبرش اعمالى که محبوب، يا ناخوش داشته، به شما رسانيده و نواهى و اوامرش را بيان کرده و به اين ترتيب، راه عذر را بر شما بسته و حجّت را تمام نموده و اعلام خطر کرده و پيش از فرا رسيدن عذاب شديد، شما را انذار نموده و بيم داده است.
شرح و تفسیر
بیانگر همه چیز!
در بخش گذشته از این خطبه، اشاره اى به مسأله اتمام حجّت الهى نسبت به بندگان آمده بود. امام(علیه السلام) در این بخش، آن را به صورت گسترده، بیان مى کند و شرح مى دهد; مى فرماید: «خداوند کتاب (قرآن) را بر شما نازل کرده است، که بیانگر همه چیز است (و تمام امورى که به سعادت و نجات انسانها مربوط است، در آن بیان شده است) و پیامبرش را، آن مقدار در میان شما عمر داده که براى او و شما، آیینى که مورد رضاى اوست و در کتاب آسمانى اش نازل کرده، کامل نماید» (وَ أَنْزَلَ عَلَیْکُمُ «الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْء» وَ عَمَّرَ فِیکُمْ نَبِیَّهُ أَزْمَاناً، حَتَّى أَکْمَلَ لَهُ وَ لَکُمْ - فِیمَا أَنْزَلَ مِنْ کِتَابِهِ- دِینَهُ الَّذِی رَضِىَ لِنَفْسِهِ).
آرى، هم کتاب آسمانى جامعى نازل کرد که تمام معارف الهیّه و برنامه هاى سازنده معنوى و مادّى در تمام امور زندگى انسانها را در بر دارد; همان گونه که در آیه 89 سوره «نحل» مى فرماید: «وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَىْء وَ هُدًى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمینَ; و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز و مایه هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است.»
و هم به پیامبرش فرصت کافى داد که همه گفتنى ها را بگوید و دین و آیین خدا را کامل گرداند; همان گونه که در آیه 3 سوره «مائده» آمده است: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الاِْسْلاَمَ دِیناً; امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودانِ) شما پذیرفتم».
سپس براى توضیح بیشتر، انگشت روى موارد خاصّى گذارده، مى فرماید: «خداوند با زبان پیامبر، اعمالى را که محبوب، یا ناخوش داشته، به شما رسانیده و نواهى و اوامرش را بیان کرده، و به این ترتیب، راه عذر را بر شما بسته و حجّت را تمام نموده و اعلام خطر کرده است، و پیش از فرا رسیدن عذابِ شدید، شما را انذار نموده و بیم داده است» (وَ أَنْهَى(1)نَوَاهِیَهُ وَ أَوَامِرَهُ، وَ أَلْقَى إِلَیْکُمُ الْمَعْذِرَةَ، وَ اتَّخَذَ عَلَیْکُمُ الْحُجَّةَ، وَ قَدَّمَ إِلَیْکُمْ بِالْوَعِیدِ، وَ أَنْذَرَکُمْ بَیْنَ یَدَىْ عَذَاب شَدِید). إِلَیْکُمْ عَلَى لِسَانِهِ مَحَابَّهُ(2) مِنَ الاَْعْمَالِ وَ مَکَارِهَهُ، وَ
امام(علیه السلام) با این تعبیرات، نشان مى دهد که با حضور قرآن و سنّت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)و تعلیماتى که از این دو منبع سرچشمه مى گیرد، دیگر هیچ عذرى براى کسى باقى نمى ماند که بگوید: «آگاهى نداشتم» و یا «نمى دانستم» و یا «اتمام حجّت کافى نشده بود»! در واقع مصداق روشن کلام خداست که مى فرماید: «قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ; بگو خداوند حجّت کافى دارد».(3)
* * *
نکته
1- هر چه بخواهید در قرآن است!
جمله «وَ أَنْزَلَ عَلَیْکُمُ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْء» که بر گرفته از آیه 89 سوره نحل است، حقیقت مهمّى را در بر دارد که براى همه قابل دقّت است.
مسلّم است که منظور از این جمله، این نیست که قرآن دائرة المعارف بزرگى است که تمام جزییات علوم مختلف از ریاضیّات و جغرافیا و شیمى و فیزیک گرفته تا علوم انسانى و مکاتب مختلف فلسفى را بیان کرده است; بلکه منظور این است قرآن، تمام آنچه را به خاطر آن نازل شده است و هدف اصلى این کتاب آسمانى را تشکیل مى دهد - که همان مسأله انسان سازى و سعادت بشر در تمام زمینه هاست- در بر دارد: معارف دینى، حقایق مربوط به مبدأ و معاد، وظایف انسان در پیشگاه خدا، وظایف انسانها در برابر یکدیگر، مسائل اخلاقى، مسائل اجتماعى و نیازهاى اقتصادى، همه را بیان کرده; گاه انگشت روى جزئیات گذاشته و تمام ریزه کارى ها را بیان نموده (مانند احکام مربوط به قراردادهاى مالى و اسناد بدهکارى که در طولانى ترین آیه قرآن (آیه 282 بقره) هیجده حکم درباره آن بیان شده) و گاه به بیان اصول کلّى و قواعد عامّه که از قبیل «بَابٌ یَنْفَتِحُ مِنْهُ أَلْفُ بَاب; درى است که هزار در از آن گشوده مى شود» بسنده کرده است.
این تعبیر قرآنى که در خطبه بالا و روایات معصومین روى آن تکیه شده، به مسلمانان گوشزد مى کند که هر هدایتى را مى خواهند، در قرآن جستجو کنند.
پاسخ به یک پرسش
در اینجا سئوالى پیش مى آید که با وجود قرآن مجید - با این اوصاف- دیگر چه نیازى به سنّت پیامبر و جانشینان معصوم اوست؟
پاسخ این سؤال روشن است و آن اینکه بسیارى از آیات، نیاز به شرح و تفسیر و بیان شرایط و ذکر موارد استثنا دارد و یا متشابهاتى است که باید در پرتو محکمات به وسیله معصومین(علیهم السلام) تفسیر شود.
فى المَثَل، قرآن سخن از «زکات» به میان آورده و تنها اصناف هشتگانه مستحقّین را بر شمرده; ولى اجناسى که زکات به آنها تعلّق مى گیرد و مقدار نصاب و شرایط مربوط به گذشت سال و شرایط مستحقّین و نحوه جمع آورى و چگونگى پرداخت اینها، نیاز به تفسیرهایى است که نزد پیشوایان معصوم است.
به علاوه، گذشت زمان مسائل تازه اى را مى آفریند که باید براى استنباط احکام آنها، به ریشه ها و اصولى که در «کتاب اللّه» هست، مراجعه کرد و براى اینکه از هرگونه اشتباه در امان بمانیم، باید این کار با راهنمایى معصوم صورت گیرد.
این نکته نیز قابل توجّه است که قرآن دعوت کلّى و عمومى به سوى همه علوم و دانش ها کرده و مراجعه به اهل اطّلاع را در هر مسأله اى از مسائل مورد نیاز، لازم شمرده است.
* * *
1. «أنهى» از مادّه «إِنهاء» به معناى اعلام و ابلاغ چيزى است و در جمله بالا نيز همين مفهوم را مى رساند و مى گويد: «خداوند بر زبان پيامبر آنچه را لازم بوده به شما اعلام و ابلاغ نموده است». 2. «مَحابّ» جمع «مُحَبّ» اسم مکان، يا مصدر ميمى است و در اينجا به معناى موارد محبّت الهى، يا محبوب هاى خداوند است و نقطه مقابل «مکاره» مى باشد. 3. سوره انعام، آيه 149.
----------------------
شرح نهج البلاغه، آیت الله مکارم شیرازی